تبعيــد تا ريـاسـت
گفتگو با رئيس سازمان آتشنشاني جوانرود
تبعيــد تا ريـاسـت
ايمني آپارتمانهاي جوانرود را تضمين نميکنم
شهرمن – سودابه صيدي و فاطمه حسني مقدم
گاهي انسان در مقابل روح بزرگ بعضي آدم ها کم مي آورد و کلماتي براي وصفشان نمي يابد.محمد صديق رحيمي که 19 سال است براي نجات جان همنوعانش به آتش مي زند، از همين دسته آدم هاست. خودش آتش نشاني را شغل نمي داند و معتقد است اين پيشه تنها عشق است. او شعار نمي دهد زيرا زخم اين عشق بر صورتش هويداست! زخمي که هنگام نجات دختربچه اي از دل آتش، برايش به يادگار ماند.
صديق رحيمي در زمان فعاليتش به 4 المپياد عملياتي کشوري دعوت شده و از سال 80 مربي آتشنشاني است يک دوره هم عنوان مربي برتر سال را دريافت کرده است. اين آتش نشان وظيفه شناس يک ماهي مي شود که رياست سازمان آتش نشاني شهرستان جوانرود را به عهده گرفته و براي انجام اين وظيفهي خطير برنامه هاي زيادي دارد.
اين گفتگو نکات آموزنده و قابل تأملي در خصوص پيشگيري از حوادث و مسائل و مشکلات آتش نشانان دارد و در عين حال به ارائه اطلاعاتي در زمينهي پيشينهي آتش نشاني در شهرستان جوانرود مي پردازد.
– موافقيد با تاريخچه ي آتشنشاني گفتگو را شروع کنيم؟
بله موافقم. خوب است مردم اطلاعاتي در اين زمينه داشته باشند. اولين بارسازمان آتشنشاني در کشور آلمان تأسيس شد و در ايران براي نخستين بارشهر تبريز صاحب سازمان آتش نشاني شد. المپياد آتشنشاني کشور هم براي بار اول درسال79 در شهر شيراز برگزار گرديد. تأسيس شهرداري در ايران سال 1339 بود و تقريباً از اوايل انقلاب حدوداً سال 57 نيز سازمان آتشنشاني بهعنوان يکي از زير مجموعههاي شهرداري تأسيس شد اما نه به شکل امروزي. يعني سازمان و واحد جدايي براي آتشنشاني وجود نداشتهاست. اکنون اين سازمان بهعنوان يک واحد فعال و خدمت رسان و منسجم فعاليت مي کند. با توجه به گسترش فضاي شهري و بر پايهي اساسنامهي سازمان آتشنشاني کشوري در ازاي هر 18 هزار نفر بايد 6 نفرنيروي آتشنشان وجود داشته باشد.
– چند نفر نيرو در سازمان آتش نشاني جوانرود فعاليت مي کنند؟
هماکنون در سازمان آتشنشاني اين شهرستان 13 نفر نيرو در سه شيفت کاري فعاليت مي کنند. اين نيروها در سه گروه امداد، نجات و حريق که هرکدام از آنها وظايف مشخصي دارند و در تمام مدت شبانه روز براي خدمترساني به مردم آماده هستند.
– گاهي برخي شرکت هاي عرضهي لوازم ايمني با مردم تماس مي گيرند و به آنها پيشنهاد مي دهند که کپسول آتش نشاني سفارش دهند. براي آگاهي مردم لطفاً مختصري دربارهي ماهيت و مشخصات اين کپسول ها توضيح دهيد؟
تمامي انواع کپسول هاي آتشنشاني کپسول co2،کپسول پودر و گاز، هالوژني و آب هستند و توصيه مي شود همه برحسب نيازشان اين کپسول آتش نشاني را تهيه کنند. کپسولco2سه کار را باهم انجام ميدهد: .سرد کننده،خفه کننده، متلاشي کننده و براي استفاده در مکان هايي که موادغذايي و خوراکي بهفروش ميرسد مناسب است. اما کپسول حاوي پودر و گاز مناسب نيست. زيرا باعث ايجاد مسموميت در مواد غذايي ميشود.
– استفاده و نگهداري از اين کپسول ها کار دشواري است؟
نحوهي استفاده از کپسول آتشنشاني بسيار مهم است. حتي ممکن است در نتيجهي نداشتن دقت و مهارت کافي و استفادهي نادرست از کپسول اتفاقات ناگواري بيافتد. عمر مفيد هر کپسول 7 تا 8 سال است، اما با نگهداري و استفادهي درست تا 20 سال هم عمر ميکند؛ البته به شرطيکه ازسرما و گرماي شديد و رطوبت دور نگه داشته شود و حتماً روي ديوار با ارتفاع حداقل 120 سانتي متري(براساس ميانگين قد کشوري) از سطح زمين نصب شود. راستش را بخواهيد من چهار کپسول آتشنشاني در منزل خود دارم تا در مواقع وقوع آتش سوزي، حريق، توسط اعضاي خانواده ام که آموزش هاي لازم را در اين زمينه ديدهاند مهار شود.
– در اين يک ماهه که مسئوليت سازمان آتش نشاني جوانرود را بر عهده گرفته ايد چه برنامه هايي را اجرا کرده ايد؟
سازماندهي نيروهاي سازمان، ايجاد نظم و انسجام در برنامههاي کاري سازمان، طراحي و نصب تنديس آتشنشاني بهعنوان دومين شهر در کشور(اولين شهرطراح تنديس، تبريز است.) سال هاي قبل براي دانش آموزان پايهي دوم دبيرستان و کارمندان دستگاه هاي اجرايي و نهادها، جهت آشنايي با نکات ايمني و نحوهي استفاده از کپسول آتشنشاني دوره هايي برگزار شده است. برگزاري دوره هاي آموزشي همچنان در برنامهي کاري ما وجود دارد.
-وضعيت سازمان آتش نشاني جوانرود را چگونه ارزيابي مي کنيد؟
متأسفانه آتشنشاني جوانرود قبلاً با مشکلاتي مواجه بوده است از جمله:
– محدودهي وظايف آتشنشان و جايگاه و احترام اجتماعي اش، ناديده گرفته ميشد و از نيروهاي آتشنشان در کارهاي مربوط به شهرداري مانند شستن کوچه و خيابان، انجام امور مربوط به آب و فاضلاب و کارهايي غير از وظايف اصلي و خارج از چهارچوب سازمان استفاده ميشد. با حل اين مشکل طي يک ماه اخير نيروهاي سازمان هيچ کار غيرمرتبطي انجام ندادهاند و ديدگاه جامعه نسبت به آتش نشان ها تغيير کرده و مردم براي جايگاه و شغل آتشنشان ارزش و احترام بيشتري قائل مي شوند و به آنها نشان داديم که کار يک آتشنشان، باز کردن فاضلاب يا شستن معابر نيست؛ بلکه کارش امداد رساني و نجات است.
– دغدغهي ديگر در سازمان اين بود که براي نيروهاي آتشنشان امنيت شغلي وجود نداشت. يعني پس از اعزام نيروي جديد به سازمان و گذراندن دورههاي آموزشي امکان داشت پس از مدتي نيروي قبلي به اداره يا نهاد ديگري منتقل شود.
در اين خصوص اينجانب پس از دريافت حکم رياست سازمان آتش نشاني، رايزني هايي با شهردار و رياست شوراي شهر و حراست انجام داده ام و توافقي گرفته ام که آتشنشان ها فقط آتشنشان باشند و وظايف مربوط به سازمان را با خيال راحت و آرامش فکري انجام دهند تا بتوانند بهخوبي به همنوعان خود خدمت کنند.
-يکي ديگر از دغدغههاي سازمان آتشنشاني اين بود که قبلاً سازمان بهعنوان تبعيدگاه شناخته ميشد! يعني هر نيرويي در هرسازمان و ادارهاي براي تنبيه به اين سازمان انتقال داده ميشد. درنتيجه افراد هيچ انگيزه و علاقهاي براي انجام وظايف و خدمترساني نداشتند.خوشبختانه اين مشکل با کمک شهرداري و حراست حل شد و براي تثبيت جايگاه آتشنشاني رايزنيهاي فراواني در جلسات استاني انجام گرفت و اين موضوع را روشن کردند که آتشنشاني يک سازمان واحد است و حيف است آتشنشانان در کارهايي غير از اهداف اصليشان بهکار گرفته شوند. همچنين درخصوص فرهنگسازي در اين زمينه تصميم گرفته شد که با مشورت و اجازهي امام جمعهي شهر، زمان کوتاهي در اختيار مسئول فرهنگي آتشنشاني قرار بدهند تا به مردم در خصوص شأن و جايگاه آتش نشانان اطلاع رساني شود تا درنهايت آتشنشاني و جايگاه آتشنشان بيشترتثبيت گردد. البته بايد بگويم هم اکنون مردم با آغوش باز و احترام با نيروهاي آتشنشاني برخورد ميکنند و درخيابانها و جادهها، رانندگان اولويت را بر عبور ماشين آتشنشاني قرار ميدهند.
-مشکل ديگر عدم وجود دستگاه بيسيم در سازمان بود که خوشبختانه با همکاري و کمک شهرداري، حراست و شوراي شهر، مجوز دريافت بيسيم آتشنشاني صادر شد و قرار است تعدادي بي سيم براي اين سازمان تهيه شود. با اين کار يکي از دغدغههاي اصلي که خدمترساني به نقاط دور از شهر بود و همواره با مشکل ارتباطي و عدم آنتندهي تلفنها مواجه بوديم حل خواهد شد.
– با چه اقداماتي توانستيد ارزش و شأن کاري آتش نشانان را به مردم بشناسانيد؟
کارهايي جهت فرهنگ سازي جايگاه آتش نشاني انجام شد از جمله: طراحي 500 دسته کليد با لوگو و نشان آتشنشاني، اهداء هداياي نقدي درهمايش پيادهروي خانوادگي از طرف رياست اين سازمان جهت ايجاد ديد مثبت و حفظ ارزش اجتماعي و جايگاه آتشنشانها بين مردم شهر. ملبس کردن نيروها به لباس آتشنشاني تا مردم با اولين نگاه نيروهاي آتش نشان را تشخيص دهند و برايشان احترام قائل شوند. در درون سازمان نيز تغييراتي صورت گرفت و عناويني براي نيروها مانند مسئول ايمني، مسئول روابط عمومي و ارتباطات، مسئول فرهنگي و… تعريف شد تا مردم هنگام مراجعه به سازمان به راحتي بتوانند با مسئول مربوطه در رابطه با مشکل و کارشان صحبت کنند و راهنمايي بگيرند. از ديگر اقدامات در دست اجراي سازمان آتشنشاني جوانرود ايجاد ارتباط با بزرگان و ريشسفيدان محله ها در تمامي نقاط شهر و تشکيل جلساتي در مساجد است. با فرهنگ سازي در اين زمينه ارتباط مردم با آتش نشاني نزديکتر شده و به خوبي با وظايف سازمان و راههاي ارتباطي با سازمان آشنا ميشوند. اين واقعيت که بسياري از مردم راه ارتباطي با سازمان را نميدانند يکي از دغدغههاي آتشنشاني به شمار ميرود. اما خوشبختانه اختصاص شماره تلفنهاي 125 و6224444 براي خدمات رساني به مردم اقدام خوبي بود.
-گرفتن شمارهي آتشنشاني با تلفن همراه نياز به وارد کردن کد دارد؟
خير. مشکلي که قبلاً با تلفن هاي همراه در رابطه با شماره گيري 125 وجود داشت، توسط مخابرات حل شده است و مردم ميتوانند به راحتي در هر نقطه اي از حومهي شهر و روستا با شمارهگيري 125 از نيروهاي آتشنشان درخواست کمک و راهنمايي کنند.
– براي بالابردن مهارت و تخصص نيروهاي سازمان چه تمهيداتي در نظر داريد؟
کلاسهاي آموزشي در دو نوبت صبح و عصر جهت آمادگي نيروها براي المپيادهاي عملياتي که هر ساله تيرماه برگزار ميشود در نظر گرفته شده است. از آنجايي که خودم به چهار المپياد عملياتي کشور دعوت شدهام و تجربياتي کسب کرده ام، آيتم هاي مربوط به المپيادها را براي نيروها تشريح مي کنم تا بتوانند مهارت خود را در اين زمينه بالا ببرند و درالمپيادها مقام قهرماني کسب کنند. هرچند هر کسي به هر نوعي که به اين جامعه و مردم خدمت مي کند قهرمان است.
– به اعتقاد شما چه کسي را مي توان قهرمان خواند؟
به نظر من قهرمان واقعي کسي است که کار فرهنگي ميکند. قهرمان واقعي شما روزنامه نگاران هستيد. قهرمان واقعي کساني هستند که عليرغم وجود مشکلات و دغدغه هاي زياد در زمينهي فرهنگ و فرهنگ سازي و خدمترساني به مردم تلاش مي کنند.
– يک آتشنشان موفق داراي دو ويژگي شجاعت و مهارت مي باشد. سؤال اينجاست که در حرفهي آتش نشاني کدام يک از اين دو ويژگي، اولويت و اهميت بيشتري دارند؟ شجاعت يا مهارت؟
شجاعت و مهارت هردو براي آتشنشان مهم و ضروري است. آتشنشان بايد حضور ذهن، دقت، سرعت و مهارت داشته باشد. عجولانه تصميم نگيرد و شتابزده وارد محل حريق نشود. تمامي موارد مهم در رابطه با محل آتش سوزي و علت آتش سوزي را مشخص و از ابزارها و امکانات موجود با سرعت عمل خوب استفاده کند. هوشياري، زيرکي و شجاعت داشته باشد و در وهلهي اول بايد جان خود را حفظ کند تا بتواند جان و مال مردم را هم حفظ کند. در اين کار تکروي، قهرمانبازي و بلند پروازي ممنوع است. آتشنشاني يک کار تيمي است پس بايد تمامي افراد هماهنگ باهم وارد عمل شوند.
– با توجه به باريک بودن جادههاي شهر جوانرود و عدم اتصال به اتوبان، اگر در مواقع بحراني نياز به مداخله و کمک شهرهاي ديگر باشد قطعاً امداد رساني به مردم اين شهر به کندي صورت مي گيرد. آيا تعداد ايستگاه هاي آتشنشاني و مراکز درماني موجود در اين شهر از نظر کمي و کيفي استاندارد هستند؟
باتوجه به گسترش فضاي شهري و حومهي شهر، وجود يک ايستگاه آتشنشاني به تنهايي کافي نيست. در اين راستا سازمان درصدد احداث يک ايستگاه ديگر در مرکز شهر و نزديک بازار(نقطهي حادثهخيز و پرتردد شهر)است و به دليل رشد بافت شهري و افزايش تعداد ساختمانهاي بيشتر از 3 طبقه، درخصوص افزايش تعداد نيروهاي آتشنشان، پله ي نجات، تشک نجات، جک و ديگر وسايل و ابزارهاي ضروري درخواست داده شده است.
-معمولاً در هنگام حادثه و بحران، چه مجموعه هاي ديگري با آتش نشاني هم گام مي شوند؟
شهرداري، فرمانداري، حراست، رياست شوراي شهر، هلال احمر، ادارهي راه وشهرسازي و پليس 110 از جمله سازمانها، نهادها و افرادي هستند که در راستاي ارائهي خدمت به مردم و انجام هرچه بهتر وظايف سازمان، همواره با آتشنشاني همکاري مي کنند.در اين راستا کمک گرفتن از هلال احمر براي آموزش بيشتر به نيروهاي آتشنشان جهت افزايش مهارت در امور امداد و نجات ميتواند بسيار مفيد باشد.
من در اولين المپياد عملياتي آتشنشاني کشور که سال 79 در شيراز برگزار شد، دعوت بودم، فرصتي دست داد که با مسئول حوادث غيرمترقبه، آشنا شوم. در اين همايش مسئول حوادث غيرمترقبه بيان نمود طرحي جهت همکاري هماهنگ سازمانها و نهادهاي هلال احمر، شهرداري، ادارهي راه، حراست و پليس با سازمان آتشنشاني به مجلس شوراي اسلامي ارائه شده که در دست بررسي و تصويب است. ايشان عقيدهدارند يک آتشنشان بايد هم آتشنشان باشد هم امداد و نجات بلد باشد و هم پليس باشد تا بتواند به بهترين شيوه وظيفهي خود را انجام دهد و در يک کلمه مانند آچار فرانسه باشد.
– اگر براي آتش نشان ها در هنگام انجام مأموريت حادثه اي رخ دهد، خانواده ي آنها تحت حمايت قرار مي گيرند؟
در حادثههايي نظير آتش سوزي ساختمان پلاسکو و تصادف قطار نيشابور نيروهاي زيادي از آتشنشان ها شهيد و يا جانباز شدند(19 شهيد و تعداد زيادي جانباز و نقص عضو) لازم است که خانوادههاي اين نيروها از طرف دولت و سازمان مربوطه حمايت ويژه شوند.گفته ميشود طرحي مبني بر تحت پوشش قرارگرفتن اينگونه خانوادههاي آسيب ديده تصويب شده است که بنياد شهيد را موظف مي سازد از اين خانوادهها حمايت نمايد.
-به نظر شما فرهنگ سازي براي پيشگيري قبل از حادثه تا چه اندازه مؤثر است؟
صددرصدپيشگيري بسيار مهمتر از درمان است. «علاج واقعه را قبل از وقوع بايدکرد». فرهنگ سازي در خصوص پيشگيري از حوادث بايد از خود نيروهاي آتشنشان شروع شود و آگاهيهاي لازم نيز به مردم داده شود .اين کار پروسهاي زمانبر است و با بردباري و صبوري با مردم و ترويج فرهنگ درسطح شهر ممکن است. همچنين کمک گرفتن از شهرداري، راهنمايي و رانندگي، هلال احمر و ديگر نهادها در ايجاد شرايط بهتر براي پيشگيري از بروز اتفاقات ميتواند مفيد باشد.
يکي از کارهايي که اينجانب در جهت فرهنگسازي انجام دادهام اين است که به بسياري ازساختمان ها و منازل مسکوني نوساز يک کپسول آتشنشاني هديه دادم. اکثر اوقات براي آشنايانم هم دوچيز کادو مي برم: يکي قرآن که خاموشکننده ي آتش آخرت است؛ ديگري کپسول آتشنشاني که خاموش کننده آتش دنيوي است.»
– يکي از عوامل وقوع حادثهي تلخ فرو ريختن ساختمان پلاسکو، فلزي بودن اسکلت آن بود که نتوانست در مقابل حرارت، دوام بياورد. با توجه به اينکه ساختمانسازي در جوانرود به شکل انبوه در حال افزايش بوده و غالباً هم از اسکلت فلزي استفاده ميشود آيا شما بهعنوان يک متخصص آتشنشاني مقاومت حرارتي اين ساختمان ها را تأييد مي کنيد ؟
خيرتأييد نمي کنم؛ صحبتهاي لازم با شهردار در خصوص عدم وجود امنيت کافي درساختمانها و رعايت نکردن اصول ايمني و درست در ساختوساز ساختمانهاي مسکوني و اداري و نبود پلههاي اضطراري و يا قرارگرفتن آن در وضعيت نادرست انجام شده است. بهعنوان مثال خروجي پلههاي اضطراري در بيمارستان شهرستان جوانرود به در انباري و موتورخانهها منتهي شده است و از آنجا که موتورخانه و انباريها هميشه قفل هستند، درنتيجه پلههاي اضطراري قابل استفاده نيستند. همچنين نبود کپسول آتشنشاني در منازل و لولهي آب دردسترس براي مهار حريق، امنيت ساختمانها را بسيار پايين آورده است. از اين رو پيمانکاران بايد حين ساختن ساختمانها موارد ايمني را رعايت کرده، وسايل و امکانات لازم را تهيه ودر ساختمانها تعبيه کنند.کپسول آتشنشاني، لولهي آب در دسترس، پلههاي اضطراري و… همچنين مشاوره گرفتن از کارشناسان آتش نشاني در ساختن ساختمانهاي مسکوني و اداري لازم و ضروري است.
عدم امنيت در بازار مرکزي شهر و دور بودن بازار از ايستگاه آتشنشاني باعث شده نيروهاي آتشنشان در ارائهي خدمات به اين قسمت از شهر با مشکل مواجه شوند. بدين منظور در بازارچه، بيمارستان، مسکن مهرها و ميدان فلسطين که نسبتاً پرتردد و از ايستگاه آتش نشاني دور هستند، شيرهاي آب جهت دسترسي به موقع توسط مردم و کنترل هرچه سريعتر حريق تا قبل از رسيدن نيروهاي آتشنشاني تعبيه شدهاست.
-به نظر شما چه شهداي آتش نشان، چه شهداي اين شهر و چه شهيدان آتش نشان ساير شهرها بيشتر اسطوره هستند يا الگو؟
هم الگو هستند، هم اسطوره. زيرا حفظ جان و مال مردم به قيمت جان شهداي آتش نشان تمام شده است.
-موفق ترين عمليات امدادونجات شما طي سال هاي اخير چه بوده است؟
به ياري خدا همهي اتفاقات 2 سال اخير سطحي بوده و خيلي سريع توسط نيروهاي آتشنشان رفع شده اند. ازجمله آتش سوزي مزارع کشاورزي، ادارات و منازل مسکوني که همگي خوشبختانه فوري مهار شدند.
-شيرين ترين وتلخترين رويداد حرفهاي خودتان را تعريف کنيد.
شرين ترينش: سال 73 درحادثهاي براي نجات جان يک کودک که در زير زمين در ميان شعلههاي آتش، گير افتاده بود، رفتم و به دليل نبود نيروي کافي مجبور شدم به تنهايي وارد عمل شوم. باتوجه به شدت حريق حين نجات اين کودک صورتم سوخت و هنوز هم آثار سوختگي در صورتم پيداست. از اين حادثه بهعنوان شيرينترين و پرافتخارترين خاطره ي سالهاي خدمت ياد ميکنم، چراکه توانستم جان آن دختر بچه را نجات دهم.
تلخ ترينش: سال ها قبل يک درخواست به شهرداري مبني بر تهيهي تعدادي چراغقوه براي آتشنشاني دادم نه تنها اقدامي انجام نشد، پاسخ سخت و ناخوشايندي هم شنيدم که درخواست هاي نا بجا و زياد مطرح ميکنيد! پس از مدتي برحسب اتفاق، نيمههاي شب همان روز منزل آقاي شهردار وقت، آتش گرفت و به دليل قطع شدن برق و عدم داشتن چراغ قوه و روشنايي، مهار حريق به سختي و با کندي صورت گرفت. فرداي حادثه، شهرداري که به ضرورت وجود چراغقوه براي آتشنشاني پي برده بود،5 عدد چراغ قوه براي سازمان تهيه کرد.
-به عنوان يک سؤال شخصي، خويشان و نزديکانتان، به ويژه همسرتان با حرفه ي خطير شما مشکلي ندارند؟
بنده پيش از اين بهعنوان کارگر مشغول بودم. سال 71 به دليل اختلاف با مافوق به آتشنشاني تبعيد و ابتدا بهعنوان نگهبان آتشنشاني پس از آن راننده و در نهايت مسئول آتشنشاني مشغول به کار شدم. در نتيجه ابتداي کار هيچ انگيزه و رغبتي براي فعاليت و خدمت نداشتم. اما به مرور با اين وظيفه بيشتر آشنا شده و علاقه پيدا کردم و چيزي حدود 350 روز آموزش ديدم. ابتدا با مخالفت همسرم روبهرو شدم. با گذشت زمان و اصرار مداوم، نظر خانواده تغيير کرد و هماکنون، يکي از افتخارات بنده اين است که همسر و فرزندانم بهعنوان آتشنشان آموزشديده وداوطلبانه خدمت ميکنند. راستش را بخواهيد مربي بودن را بيشتر از عنوان رياست سازمان آتشنشاني دوست دارم.
-براي توانمندي بيشتر نيروها آتش نشاني جوانرود چه اقداماتي را انجام داده ايد؟
افزون بر اقداماتي که در پاسخ به سؤالات پيشين، در زمينهي فرهنگسازي بيان شد، کل مجموعهي آتشنشاني را جمع کرديم و به آنها يادآوري کرديم که اولين و مهمترين وظيفهي ما نجات جان و مال مردم است و انجام اين وظيفه با تنبلي و سستي مغايرت دارد و بايد شجاعت و مهارت و هوشياري بالايي داشته باشند. در اين راه امکان هر نوع اتفاقي مثل شهادت يا نقص عضو وجود دارد بنابراين کساني که توانايي جسمي و روحي ضعيفي دارند (بهطور مثال: ناراحتي قلبي، بيماريهاي ريوي و يا ضعف عضلاني و …)وارد اين حيطه نشوند. دراين راستا براي کليهي مجموعهي آتشنشاني دورهي آموزشي برگزار کرديم تا با مهارت و آگاهي کامل در اين حيطه خدمت کنند.
– معمولاً در چند دقيقه به محل حادثه مي رسيد ؟
در شهرستانهاي کم جمعيت حداکثر زمان 3تا5 دقيقه(در صورت نبود ترافيک)است.يکي از راهها براي به حدأقل رساندن زمان رسيدن به محل حادثه تأسيس ايستگاههاي ديگر آتشنشاني است که براي اين منظور در پاسخ سؤالات قبلي عرض کردم احداث ايستگاه دوم آتشنشاني جوانرود را در دستور کار داريم.
– چه خواسته اي از مديريت شهري داريد؟
به گفتهي مهندس صباح زارعي شهردار جوان و پرتوان که با انتخاب ايشان از سوي اعضاي زحمتکش شوراي اسلامي به آيندهي شهر جوانرود و سازمان آتش نشاني مي توان اميدوار بود؛ آتشنشانان با توجه به اينکه حافظ جان و مال مردم هستند بايد احساس مسئوليت مضاعفي داشته باشند. انتظار ما از مديريت شهري حمايت وپشتيباني بيشتر است. اما لازم مي دانم بار ديگر از اعضاي جديد شوراي شهر، شهردار جوان و محبوب، مسئول محترم حراست و مسئول خدمات شهري(جناب آقاي محمد زاده) به خاطر همکاري و کمک شاياني که به سازمان آتشنشاني داشته و دارند تشکر کنم.
زيباترين جمله اي که در مورد آتش نشاني مي توانيد بگوييد چيست؟
آتشنشاني شغل نيست، عشق است.
به گفته ي فريدون ابراهيمي رئيس محترم شوراي اسلامي شهر جوانرود : آتش نشاني علم و هنر روزهاي حادثه است اميدوارم آتش نشانان محترم هر لحظه را خط مقدم جنگ فرض کرده و از آمادگي لازم برخوردار باشند.