تروما اولين عامل مرگ درافراد زير 40 سال
واژه اي خوفناک که جان هم مي گيرد
تروما اولين عامل مرگ درافراد زير 40 سال
بنفشه رضايي-گروه جامعه
پرده اول
آسوده خيال يک دستش را به فرمان مي گيرد و دست ديگرش را روي دست کوچکي مي گذارد که از هيجان لمس فرمان خودروي در حال حرکت داغ شده و مي لرزد. مي خواهد جگر گوشه اش کمي بيشتر کيف کند، عقب مي کشد و سکان را به دست راننده کوچکي مي سپارد که به پدرتکيه داده وتازه بلد شده تا بيست بشمارد. پايش را روي پدال گاز مي فشارد تا به پسرک نشان دهد چقدر رويش حساب مي کند.خوب است که مرد بارش بياورد. نترس و با جربزه. پايش بيشترپدال گاز را حس مي کند، کف دستي به دنده مي زند و فکر مي کند شايد براي امروز کافي باشد اما…
پرده دوم
هر جور شده مي خواهد زودتر ببيندش، نکند که دير شود، فقط پدال گاز کمکش مي کند، مرتب با تلفن همراه حالش را از اين و آن مي پرسد، اما هر کس چيزي مي گويد، خوب مي داند اين تناقضات وخيم بودن اوضاع را نشان مي دهد، دوباره شماره مي گيرد، بلاخره پدرش جواب مي دهد. باورش نمي شود همسرش با داشتن آن وضعيت براي دوده گرفتن روي چهارپايه رفته باشد. صداي زجه و فريادي که از آن سوي خط به گوش مي رسد همه اميدش را مي ستاند، اختيار از دستش مي رود حتي وقتي چشمان وحشتزده کودکي را پشت فرمان مي بيند که نزديکش مي شود، دستش طبق عادت سمت بوق مي رود و اما خيلي دير شده…
پرده سوم
فرياد کشيد يا خدا فهميد خانه خراب شده. همسايه هايي که مصدوم را به بيمارستان رسانده بودند دورش حلقه زدند و سرزنشش کردند چرا مرگ نوزاد را به مرد اطلاع داده، توضيح داد صداي گريه دخترش آنقدر بلند بوده که از پشت تلفن به گوش شوهرش رسيده . حالا آنها مانده بودند و دسته گلي که آب دادنده بودند. دکتر گفته بود اگرکسي در هنگام افتادن زن از روي چهارپايه کنارش بود وبدون وقت کشي با اورژانس تماس مي گرفت و يا اينکه همسايه ها سرخود اقدام به حرکت دادن آسيب ديده نمي کردند شايد نوزاد زنده بود و مادرش هم دچار اين ضايعات شديد نخاعي نمي شد.
اين ها روياهاي نويسنده اي خيالپرداز براي خلق يک تراژدي گريه آور نيست ، تنها گوشه بسيار ناچيزي از واقعيتي بسيار گسترده است که مبحثي به نام “تروما” را معرفي مي کند.
تروما آسيبي با عوامل خارجي
تروما به هرگونه آسيب يا صدمهاي که به دنبال برخورد عوامل فيزيکي يا شيميايي با بافتهاي بدن به وجود آيد، گفته مي شود. تروما به شکلي است که زخم، سوختگي و ساير آسيبهاي ديگر را به دنبال دارد.
در تعريفي ديگر زماني تروما به وجود مي آيد که انرژي خارجي به بدن وارد شده و به آن آسيب برساند. صاحب نظران حتي مسموميتها را هم در اين مقوله وارد کردهاند.
از آنجا که تروما مبحثي وسيع دارد روانشناسان نيز تعريفي از آن ارائه داده اند؛آنها تروما را تجربهاي مي دانند که از نظر هيجاني دردناک، پريشانکننده و ناگهاني باشد و اغلب باعث اثرات پايدار بدني و ذهني شود.
جنگ، تصادف، آتشسوزي، شکنجه، تجاوزو… از تروماهاي انساني محسوب مي شوند و سيل، آتشفشان و زلزله در دسته بندي تروماهاي طبيعي قرار مي گيرند.
طبق گفته پژوهشگران ، مرگ و مير در دنيا بر اثر بيماريهاي قلبي، سرطاني و تروما، به ترتيب رده هاي اول تا سوم را به خود اختصاص داده اند اما مرگ بر اثر تروما در ايران رتبه دوم را دارا ميباشد و بد نيست بدانيد تروما اولين عامل مرگ درافراد زير 40 سال به حساب مي آيد. حال براي محاسبه تعداد معلوليت ها و آسيب هاي جسمي و رواني بر جاي مانده در اثر اين چالش جدي عصر جديد، تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل. در اين ميان در حوادث رانندگي استان کرمانشاه تروما بيداد مي کند.
تروماي جاده اي جان هزاران نفر را مي گيرد
تصادفات و سوانح رانندگي به عنوان عامل مهم ايجاد تروما درکشور و در استان ما سالانه لطمات جبران ناپذيري را به جامعه تحميل مي کند وتلاش براي اصلاح مقررات راهنمايي و رانندگي، استاندارد سازي جاده ها و آموزش را از ضروريات قرار مي دهد.
دکتر سياوش صحت، که دبيري اولين کنگره ملي تروما در کشور را نيز برعهده داشته است، مي گويد:”اکثر تلفات در ايران از طريق حوادث رانندگي رخ مي دهد و حدود 60 درصد از تروماها در ايران به علت ضربه مغزي، منجر به فوت مي گردد و به اين علت در هر ساعت سه نفر که دچار تصادف شده اند جان خود را از دست مي دهند”. وي مي افزايد:” در اين حوادث علاوه بر معضلاتي مثل ديه، افزايش تعداد زندانيان حوادث رانندگي و مشکلات پيش روي خانواده هاي حادثه ديدگان؛عمرمفيد از دست رفته نيروي انساني کشور است که برابر 4 ميليون سال تخمين زده مي شود به طوري که مي توان ادعا کرد تعداد مرگ و مير ايرانيان در هشت سال دفاع مقدس کمتر از تلفات جاده اي در اين سالها مي باشد.”دکتر صحت در خصوص تأثير استفاده از تلفن همراه در هنگام رانندگي و بروز تصادفات متذکر مي شود: “رانندگاني که با تلفن همراه صحبت ميکنند عکس العملشان نيم تايک و نيم ثانيه تأخير دارد و چهار برابر بيشتر از رانندگان ديگر در معرض خطر هستند.”
يکي از کارشناسان مديريت حوادث و فوريتهاي پزشکي استان کرمانشاه هم به مرگ حدود 270هزار نفر عابر پياده در جاده هاي جهان در سال پيش اشاره مي کند و مي گويد:” حوادث جاده اي هشتمين عامل مرگ ومير در جهان هستند اما متأسفانه اولين عامل مرگ جوانان در ايران محسوب مي شوند.”طبق آمار ارائه شده از سوي پزشکي قانوني، در سال94، 9هزارو580 نفر در جاده هاي استان کرمانشاه کشته و زخمي شده_اند.
کمبود آموزش عمومي براي مقابله با تروما
تمامي اتفاقاتي که در ابتداي اين گزارش خوانديد مثل هزاران حادثه ديگري که روزانه سرمايه هاي انساني سرزمينمان را نابود مي کنند مي شد که هيچگاه رخ ندهد اگرمسئولين ما هم مانند کشورهاي توسعه يافته در اين سال ها فرصت سوزي نمي کردند و نقش آموزش عمومي را براي مبارزه با تروما جدي مي گرفتند. عضو هيئت علمي رشته جراحي دانشگاه علوم پزشکي تهران، آموزش در زمينه حوادث و سوانح را به سه دسته تقسيم بندي مي کند و مي گويد:”درآموزش هاي کلاسيک دانشجويان مرتبط با نظام سلامت يا رشته هايي که با تروما و سوانح ارتباط دارند مد نظر هستند مانند دانشجويان پزشکي و پرستاري رشته هاي طب اورژانس و…؛ گروه ديگر آموزشها به آموزش مداوم جامعه پزشکي مربوط مي شود و در اين حوزه نيز آموزش مداوم تروما و حوادث به خوبي مد نظر قرار گرفته است.”دکتر محمد علي محققي، گروه سوم آموزش را براي جلوگيري از تروما بسيار مهم ارزيابي مي کند و مي افزايد:” همانطور که مي دانيد سوانح و حوادث، هر فردي را در هر سن و شغل و موقعيتي تهديد مي کند،به طوري که عدم اطلاع کافي در برخورد با چنين حوادثي ممکن است پيامد هاي ناگواري براي افراد داشته باشد. لذا هر شهروندي بايد آموزش هاي لازم در اين رابطه را ديده باشد.”
وي متذکر مي شود:”گرچه سازمان ها و نهاد هاي مختلفي مانند صدا و سيما، آموزش و پرورش، آموزش عالي در بحث آموزش عمومي بايد فعال باشند اما متولي اصلي اين امر نظام سلامت است که متاسفانه برنامه هاي زيادي در دست ندارد.”
بسياري از کارشناسان، آموزش را راه حل اصلي پيشگيري از تروماها مي دانند وخاطر نشان مي کنند بايد به مردم آموزش داد در مرحله اول بتوانند از بروز حادثه جلوگيري کنند و در مرحله دوم بتوانند حوادث را در پس از وقوع مديريت کنند تا آمار تروما در کشور کاهش يابد.
درست است که گاهي نمي توان جلوي بروز برخي حوادث را مانند سيل و زلزله گرفت، اما افراد آموزش ديده به خوبي مي توانند حتي در چنين مواردي به خوبي از خود و ديگران محافظت و مراقبت کنند و تروما را به حداقل برسانند.
گرچه آمارتلفات سالانه تصادفات رانندگي در کشورکه از تلفات زلزله اي مانند بم هم شايد بيشتر باشد بسيار نا اميد کننده است اما به قولي جلوي ضرر را از هرجا بتوان گرفت منفعت است، باشد که لااقل کودکان امروز با آموزش هاي لازم شهرونداني قانونمند شوند و در آينده رتبه ايران را در سوانح رانندگي تا حد ايده آلي تقليل دهند.
بايد دانست تروما با اينهمه قدرت و گستردگيش تا حد زيادي در مقابل آموزش ناتوان و قابل پيشگيري است، البته اگر افراد اين آموخته ها را به درستي به کار گيرند و باور کنند عمل به قوانين کليد ورودي سلامت به هر جامعه اي است.