فرهنگ، كليدِ تغيير
يادداشت شماره 36
فرهنگ، كليدِ تغيير
اميرپويا قدسي – سردبير
مجموع كنشها و رفتارهاي جمعي و فردي هر جامعهاي، فرهنگ آن جامعه تعريف ميشود. در حقيقت فرهنگ، سرچشمهي اعتلا يا انحطاط هر ملتي است. الگوهاي رفتاري افراد نيز به طور مستقيم از فرهنگ غالب و رواج يافتهي آن جامعه ريشه ميگيرد. اين فرهنگ گاه ريشهاي تاريخي دارد و غني و پربار است؛ گاه جعلي و وارداتي و سرشار از تناقض و خلأ است و صد البته با هويت اصيل آن جامعه كاملاً در تناقض. به اين ترتيب ساير حوزهها نيز به شدت از مقولهي فرهنگ تأثير ميپذيرند. به گفتهي بزرگي، اگر فرهنگ افراد يك جامعه اصلاح شود، تمام امور اقتصادي، اجتماعي، سياسي و … آن جامعه اصلاح خواهد شد. در يك جمله ميتوان گفت: ريشهي تمام مشكلات يك جامعه را بايد در حوزهي «فرهنگ» جستجو كرد و اصلاحات فرهنگي اساس و شالودهي تحول در ديگر عرصه ها است. نمونههاي بارزي از اين گفتار را در جامعهي امروز ميتوان نام برد: عطش افراد به «ديده شدن» و نماياندن خود، غرق شدن در زندگيهاي تجملاتي و لوكس به قيمت زير بار قسط و قرضهاي كلان رفتن، افتادن در دام شبكه هاي اجتماعي و افرادي كه خود را مجاز به هر گونه فعاليتي در اين فضا مي دانند و …
كافي است كمي دقيقتر به رويدادهاي روزمره توجه كرد تا به راحتي رد پاي مشكلات فرهنگي را در ريشهي بيشتر معضلات يافت: خودروهاي چند صد ميليوني كه بي هدف و سرگردان، تنها براي جلب نگاه حسرت بار رهگذران ساعت ها سرمايهي ملي را دود ميكنند و گاهي هم ته سيگار، قوطي نوشيدني يا پوست ميوهاي به خيابان هديه ميدهند؛ دور ريز نان و مواد غذايي كه درصد بالايي از واردات گندم و نيز بخش قابل ملاحظه اي از درآمدهاي نفتي را شامل ميشود؛ مصرف بي رويه و جنونوار آب و حاملهاي انرژي حتي با دانستن اين نكته كه كشورمان با بحران شديد آب و منابع روبهرو است؛ ريختن زباله در اماكن عمومي، مناطق گردشگري و طبيعت به عنوان يك امر بديهي؛ رقابت در خريد كالاهاي خارجي و عدم اقبال و تمايل به خريداري و استفاده از توليدات داخلي با علم به معضل فراگير بيكاري در كشور و تعطيلي واحدهاي صنعتي و توليدي و… را ميتوان مُشتي از خروار شمرد.
چه بايد كرد؟
سالها قبل در سفري به كشور هندوستان متوجه شدم عليرغم اشباع بازار اكثركشورها از همه نوع كالاهاي ارزان قيمت چيني، هيچ نوع كالاي چيني در بازار پر رونق هند وجود ندارد و اين كشورِ يك ميليارد و چند صد ميليون نفري از توليدات خودشان استفاده ميكنند. اين فرهنگ عمومي باعث شده هندوستان به يكي از قدرتهاي برتر اقتصادي جهان تبديل شود.
در حقيقت تنها راه باقي مانده براي گريز از اين بحران، كار فرهنگي و اصلاح فرهنگ عمومي است. فرهنگ است كه باعث ميشود سرمايههاي ملي به جاي سرازير شدن به بازارهاي خارجي و خريد كالاهاي مصرفي، در رونق صنعت و توليدات بومي به كار رود. فرهنگ است كه باعث احترام به حقوق شهروندي، كاهش مصرف بيرويه در همهي عرصهها، كاهش خشونت و جرم و در نتيجه ايجاد آرامش و رضايت عمومي مي شود.
اما چقدر به نهادهاي متولي فرهنگ بها داده شده است؟ چه اندازه از افراد كارآمد، توانمند و دلسوز در اين حوزه استفاده شده است؟ چقدر از سرمايهها و بودجه هاي جاري سازمان ها و نهادهاي فرهنگي-هنري صرف فرهنگ سازي و اصلاح امور فرهنگ عمومي(به معناي واقعي) شده است؟ مي توان پاسخ داد: تقريباً هيچ يا خيلي خوشبينانه: بسيار ناچيز. نمود آن را نميتوان در جامعه درك نمود؟
شنيده ها حاكي از آن است خوشبختانه در اين وانفساي فرهنگي، يكي از سازمان هاي متولي فرهنگ و هنر استان در شرف تحولي مديريتي است. چرا خوشبختانه؟ بايد گفت عملكرد و كارنامهي سرپرست جديد حوزهي هنري استان كرمانشاه در استان محروم كردستان بسيار درخشان بوده است: تأسيس مجموعه پرديس سينمايي بهمن سنندج كه به گفتهي هنرمندان كردستاني به پاتوق اهالي فرهنگ و هنر اين استان تبديل شده است و عرصه اي كم نظير براي برگزاري برنامه هاي فرهنگي و جشنوارههاو فستيوالهاي هنري در سطوح ملي و بينالمللي؛ گرد آوردن هنرمندان، نوازندگان و موسيقي دانان كرد با تأسيس اركستر فيلارمونيك كردستان؛ برگزاري جشنوارههاي معنوي دف نواي رحمت و حمايت از گروههاي دف نواز و اعزام آنان به ساير نقاط كشور به عنوان سفيران فرهنگي كردستان؛ برگزاري آيين معنوي يادوارهي شمس قريشي و گرد آوري سالانه بيش از 10 هزار نفر از مردم علاقهمند كردستان در مسجد جامع سنندج؛ تقدير از هنرمندان پيشكسوت كردستاني و برگزاري آيين هاي بزرگداشت هنرمندان و قدرداني از فعاليت هاي فرهنگي و هنري آنان و … از جمله اقدامات درخشان اين مدير است.
با توجه به سوابق كاري قابل قبول اين مدير در امور فرهنگي و هنري، اميدواريم اين تحول مديريتي منشاء تغييرات بزرگتري در عرصهي فرهنگ و هنر استان شود و بالأخره شاهد كاري جدي، زير بنايي و ماندگار براي فرهنگ و هنر استانمان باشيم. انشاالله