ياري شان كنيم
اميرپويا قدسي
به روزهاي پاياني سال رسيديم. روزهايي كه همه در تلاش و جنب و جوشي دوچندان پي استقبال از سال نو هستند. خيابانهاي شلوغ شهر و ازدحام شب عيد، ديگر مجالي براي فكر كردن به بسياري از مسائل و مشكلات پيش رو نميدهد. حتي ديدن كودكاني كه شيشه پاك كن و دستمال، بستهي آدامس، روزنامه، گل، سبزه و… در دست به سوي ماشينهاي منتظر در پشت چراغ قرمزها هجوم مي برند و روز به روز هم تعدادشان زيادتر مي شود، برايمان عادي شده. اينها را به چشم ميبينيم اما به ندرت از كودكاني كه در كوره ها و كارگاهها در بدترين و دشوارترين شرايطي كه تحمل آن براي بزرگسالان نيز طاقت فرسا و بعضاً غير قابل تحمل است، خبر داريم. در اين تب و تابِ آخرِ سال بر آن شديم بخشي از دغدغه هايمان را به»آنان« اختصاص دهيم و ببينيم آيا ميتوان براي بهبود زندگي و آيندهشان قدمي برداشت؟ از ياران دلسوزي كه در اين عرصه تجربه داشتند و كاري صورت دادهاند ياري خواستيم. با مهر دعوتمان را پذيرفتند و در دفتر نشريه نشستي جهت هم انديشي برگزار شد. چكيدهاي از آنچه گفته آمد و شنيده شد در اين شماره تقديم خوانندگان فرهيخته شده است. بر آنيم اين نشست ها به ياري حق همچنان ادامه داشته باشد و اگر عمري بود از مسئولين سازمانها و ارگان هاي دولتي و خصوصي استان نيز براي مشاركت و همفكري دعوت به عمل آوريم؛ به ويژه از مخاطبين فهيم و هميشه همراه نشريه نيز تمنا داريم براي يافتن راهكاري اساسي ما را از نظرات ارزشمندشان محروم ننمايند؛ چرا که سهمي بزرگ از آيندهي اين آب و خاك در دستان كوچك و زحمت كش اين كودكان خواهد بود.