چوب لاي چرخ اسکيت سوار کرمانشاهي!
گفتگوي شهرمن با فرزاد مرادي:
چوب لاي چرخ اسکيت سوار کرمانشاهي!
نبود اسپانسر در کرمانشاه باعث شده ورزشکاران براي شهرهاي ديگر افتخار کسب کنند
1396/05/15
شهرمن- مينا قدسي
وارد پيست اسکيت پارک معلم که مي شوي تعداد زيادي کودک را مي بيني که سرخوش و شاد دور و بر جوان گشاده رويي جمع شده اند و با او خوش و بش مي کنند. تمرينات که شروع مي شود جوان، که مبادي آداب هم به نظر ميرسد، چهره اي جدي به خود مي گيرد و در نقش مربي با اقتدار، کودکان را منظم کرده و تمرينات ورزشي را شروع مي کند. والديني که در کنار پيست تمرين، فرزندانشان را به تماشا نشستهاند ممعتقدند”فرزاد مرادي”يک مربي نمونه و يک ورزشکار لايق و با اخلاق است. در گفتگويي يک ساعته در دفتر نشريه “شهرمن” پاي صحبتهاي اين ورزشکار نشستيم و سختي هاي مسير قهرماني اش را مرور کرديم.
-از چه سالي و چگونه با ورزش اسکيت آشنا شديد؟
من تقريبا از سال 83 با ورزش اسکيت آشنا شدم. در آن سال ها من و تعدادي از دوستانم پشت فنس هاي پيست پارک معلم جمع مي شديم و تمرينات اسکيت ورزشکاران را نگاه مي کرديم و حسرت مي خورديم که اي کاش ما هم کفش مخصوص داشتيم و مي توانستيم اسکيت بازي کنيم. کم کم عشق و علاقه به اسکيت در ما ريشه دواند. آن وقت ها اکثر خانواده ها توان مالي خريد يک کفش اسکيت 20 يا 30 هزار توماني را نداشتند. خانواده من هم استطاعت مالي براي خريد کفش را نداشتند ولي چون من از بچگي کار مي کردم، تصميم گرفتم با پس انداز کردن درآمدم، کفش اسکيت بخرم. بالاخره با تحمل رنج و سختي زياد موفق شدم يک کفش اسکيت ارزان قيمت بخرم. تمريناتم را بلافاصله شروع کردم تا اينکه با گذشت زمان توانستم پول بيشتري پس انداز کنم و کفش بهتري بخرم.
-آغاز راه براي ورود به ورزش قهرماني و شرکت در مسابقات براي شما چگونه بود؟
من در اين مسير سختي هاي زيادي ديدم. وقتي شروع کردم، تعدادي از دوستان من اسکيت سوار بودند و آغاز تمرينات حرفه اي من با اين دوستانم بود. در پيست پارک معلم و مکان هاي ديگر تمرين مي کرديم ولي چون هدف من شرکت در مسابقات و کار کردن به صورت حرفه اي بود، حتماً بايد يک نفر را به عنوان مربي خود معرفي مي کردم. به اين ترتيب با يکي از مربيان شهر کار را ادامه دادم و اولين مسابقه اي که شرکت کردم دستجات آزاد گرمسار در سال 1386بود که صرفاً جهت کسب تجربه بود و نتيجه مطلوبي در آن به دست نياوردم.
-گفتيد سختي هاي زيادي براي ورود و ماندن در ورزش حرفه اي ديده ايد! برايمان اين مشکلات را نقل کنيد و بگوييد چه طور با آنها کنار آمديد؟
بعد از مسابقه ي گرمسار، به اين نتيجه رسيدم که براي رسيدن به يک سطح عالي بايد پا را ازکار کردن با مربيان شهر فراتر بگذارم. در آن زمان دو مربي سرشناس درسطح کشور مطرح بودند که هر دو درتهران سکونت داشتند. شرط يکي از آنها براي قبول مربيگري، حضور من در تمام تمرينات بود چون با دادن برنامه تلفني و غيرحضوري مخالف بود. مربي ديگر سرکار خانم فرشتيان که هم اکنون مربي تيم ملي بانوان هستند، بعد از مشاهده نحوه ي انجام تمرينات و آمادگي من و رضايت ايشان از روند کار، به دليل مشغله کاري که خودشان داشتند، مرا به مربي ديگري به نام آقاي خليل مدادي که بسيار متبحر و توانا بودند معرفي کردند. تمرين را با ايشان شروع کردم. از مهر 1387، به صورت تلفني تمرينات را دريافت مي کردم و هر دو هفته يک بار به مدت يک روز به تهران مي رفتم و به صورت مستقيم زير نظر ايشان آموزش مي ديدم و به اين ترتيب به مدت سه سال، حدأقل ماهي دو بار به تهران رفت و آمد مي کردم.
-بعد از شروع کار با مربي جديد و تمرينات منظم تر و هدفمندتر در مسابقات موفق به کسب رتبه شديد؟
حدوداً پنج ماه بعد از شروع کار با مربي جديد، مسابقه 42 کيلومتر استقامت در شهر بروجرد برگزار شد و در آن مسابقه رتبه ششم را کسب کردم. از آنجا که مسابقه استقامت بسيار مسابقه سخت و نفس گيري است، به ده نفر اول حکم قهرماني و مدال و جايزه داده مي شود که در آن مسابقه موفق به دريافت حکم قهرماني و مدال شدم و اين حکم انگيزه بالايي براي ادامه کار به من داد. در سال 88 نيز در ليگ دسته يک کشوري در رنکينک کلي، تمام ماده ها، موفق به کسب مقام دوم شدم. اما مهمترين و حساسترين مسابقه اي که شرکت کردم، مسابقات قهرماني کشوري در سال 1389 و انتخابي تيم ملي در بندر عباس بود که در آن مسابقات موفق شدم جزء دو نفري باشم که به تيم ملي دعوت شدند. در آن مسابقه در ماده سيصد متر مقام چهارم را کسب کردم و با توجه به اينکه براي اولين بار بود در اين مسابقات شرکت داشتم و توانسته بودم اين مقام را از بسياري از سابقه داران اين رشته بگيرم، به اردوي تيم ملي دعوت شده و حتي در مدت يک سال رکورد خودم را هم بهبود ببخشيدم. از سال 89 تاکنون، هر ساله در اردوهاي تيم ملي شرکت کرده ام اما متأسفانه به دلايل مختلف هنوز موفق به اعزام مسابقات آسيايي و جهاني نشده ام.
-چرا علي رغم دعوت به تيم ملي هنوز در مسابقات آسيايي و جهاني شرکت نکرده ايد؟
در سال 1391، با اينکه مقام اول مسابقات انتخابي را کسب کردم، به دليل مشکل پايان خدمت و ممنوعيت خروج از کشور، موفق به شرکت در مسابقات جهاني که در ايتاليا برگزار شد، نشدم. بعد از حل اين مشکل و گذراندن دو سال خدمت سربازي، در سال 1393 به دليل عدم صدور ويزا از طرف کشور اسپانيا، تيم منحل شد و دوباره از شرکت در مسابقات بازماندم. در سال 1394 در مسابقه انتخابي نفر سوم شدم که عنوان گرديد تنها دو نفر اول براي شرکت در مسابقات کره جنوبي، اعزام خواهند شد. در سال 1395 در تمام مسابقات و تست ها نظر مساعد مربيان و کادر فني را جلب کردم اما اندکي قبل از انجام تست نهايي دچار آسيب ديدگي شدم و طبق نظر مربيان و به توصيه ايشان، انجام تست را يک هفته به عقب انداخته وحتي هزينه زيادي را براي درمان هرچه سريعترخود، تقبل کردم. اما نهايتاً هنگام مراجعه براي انجام تست، عنوان کردند که به موقع نيامده اي و از شما تستي به عمل نخواهد آمد. بعد از آن، با دوندگي هاي بسيار و جمع آوري مدارک کافي آنها را قانع به انجام تست کردم و در روز آزمون حتي با وجود سختگيري مربيان با يکبارتست دادن، موفق شدم از ساير اسکيت سواراني که در اردو بودند و شرايط بدني و محيطي مطلوبي داشتند و سه بار هم تست داده بودند، رتبه ي بهتري به دست بياورم. در حالي که در انتظار دعوت به اردوي تيم ملي بودم، اسم من جزء دعوت شدگان اعلام نشد و بعد از پيگيري هاي زياد گفتند ما با هيئت اسکيت استان مشکل داريم و اگه شما نباشيد براي ما بهتر است و به اين صورت از حق خود بازماندم. در سال 1396 در مسابقه انتخابي تيم ملي و اعزامي به مسابقات چين، مقام دوم ماده 100 متر سرعت را کسب کردم اما بعد از طي مراحل بسيار، متأسفانه از طرف فدراسيون اعلام شد که طبق نظر کميته فني تيم ملي، امسال تيمي به چين اعزام نخواهد شد.
-هزينه اين مسابقات را ورزشکاران متقبل مي شوند يا برعهده فدراسيون است؟
کل هزينه اين مسابقات برعهده ورزشکاران است. البته ورزشکاراني که اسپانسر دارند، هزينه هاي زيادي را متقبل نمي شوند. اما ورزشکاران کرمانشاهي به دليل نداشتن اسپانسر با مشکلات زيادي براي تأمين هزينه ها روبرو هستند. به عنوان نمونه همين امسال بعد از کسب مقام دوم ماده 100 متر سرعت و اعلام اسامي افراد اعزامي، اعلام شد افرادي که قادر به تقبل هزينه هاي رفتن به مسابقات که بالغ بر 7 ميليون تومان مي شود، نمي باشند از شرکت در مسابقات انصراف دهند. بدون داشتن اسپانسر تأمين اين هزينه ها واقعاً مشکل است. با در نظر گرفتن اينکه اسکيت سواران ايراني پتانسيل بالايي براي کسب عنوان در مسابقات جهاني دارند، بازماندن آنها از ميادين جهاني و کسب تجارب ارزنده به دليل مشکلات مالي، بسيار تأسف برانگيز است.
-ورزش اسکيت استان کرمانشاه در ميان ديگر استان ها چه جايگاهي دارد؟ امکانات را چه طور ارزيابي مي کنيد؟
استان کرمانشاه داراي استعدادهاي زياد و ورزشکاران خوبي است. مشکل اصلي ما در اين شهر و استان، نداشتن يک پيست اسکيت مناسب و تاحدي استاندارد است. در صورتي که هزينه ايجاد يک پيست اسکيت استاندارد، تنها در حد آسفالت کردن يک محوطه است. اما متأسفانه تنها وعده آن داده مي شود و از اين ماه به ماه بعد و از اين سال به سال بعد موکول مي گردد. مشکل بزرگ ديگر، همان نداشتن اسپانسر است که باعث شده کرمانشاه حتي يک تيم نيز نداشته باشد. زيرا در صورت تشکيل و اعزام تيم به مسابقات، بايد تمام هزينه ها را خود ورزشکاران تقبل کنند که هزينه بالايي است و به همين دليل اسکيت سواران کرمانشاهي براي تيم هاي شهرهاي ديگر پا مي زنند و افتخار کسب مي کنند. در صورتيکه به همان ميزان که اسپانسر براي يک تيم لازم است، يک تيم خوب و قوي نيز باعث مطرح شدن اسپانسرش در سطح کشور و حتي آسيا مي شود.
– آيا کرمانشاه قابليت ميزباني دارد و آيا تا به حال ميزبان مسابقات اسکيت بوده است؟
کرمانشاه به دليل نداشتن پيست اسکيت مناسب قادر به برگزاري تمام ماده هاي مسابقات اسکيت نيست. ولي افتخار ميزباني مسابقات ماراتن کشوري در سال گذشته را داشته که محل برگزاري آن، بلوار طاق بستان بود.
– چگونه مي توان انگيزه ي ورزشکاران را براي انجام ادامه ي اين ورزش بالا برد؟
باحضور مستمر و به موقع در تمرين ها و برگزاري مسابقات مختلف. به همين منظور پيشنهادي از جانب من به هيئت اسکيت براي برگزاري يک دوره مسابقات استاني در رده سني کودکان و نوجوانان در پيست اسکيت پارک معلم داده شدکه مورد موافقت قرار گرفته و مقدمات کار درحال انجام است و مسابقات تا يک ماه ديگر برگزارخواهد شد. همچنين پيشنهاد يک دوره مسابقات با عنوان اسکيت و خانواده نيز از جانب من به هيئت اسکيت استان داده شدکه مورد موافقت قرارگرفته است.
– نقش استعداد را در موفقيت هاي ورزشي چه اندازه مي بينيد؟
به نظر من استعداد تنها 10درصد مي تواند عامل موفقيت باشد آنچه مهم است تلاش و پشتکار است. يعني اگر شما تنها 10درصد استعداد انجام هر ورزشي را داشته باشيدکافي است و بقيه راه براي رسيدن به موفقيت، تلاش و پشتکار و جديت در تمرين و ورزش است.
– قيمت خريد يک کفش اسکيت مناسب چه قدر است؟ خيلي ها معتقدند ورزش هايي مانند اسکيت که نياز به ابزار گران قيمتي دارند بيشتر براي افراد مرفه جامعه است! اين را قبول داريد؟
قيمت يک کفش اسکيت مناسب و استاندارد از 250 هزار تومن شروع شده و با ست کامل ايمني و کلاه تا 488 هزار تومن مي رسد.
فردي که علاقه مند باشد مي تواند به هر چه ميخواهد برسد. همينجا لازم است به اطلاع خانواده ها برسانم که من هر روز در پيست پارک معلم در خدمت خانواده هاي محترم هستم و هر سؤال و هر کمکي که در خصوص ورزش اسکيت لازم داشته باشند، در خدمتشان هستم. حتي تا حد امکان سعي مي کنم به بچه هايي که علاقه و استعداد دارند و تلاش مي کنند و زحمت مي کشند اما از نظر مالي قادر به تأمين هزينه هاي اين ورزش نيستند، کمک کنم.
-براي انتخاب کفش اسکيت مناسب چه توصيههايي به خانواده ها داريد؟
من از خانواده ها خواهش مي کنم با توجه به مارک ها و قيمت هاي گوناگون کفش هاي اسکيت موجوددر بازار، فريب قيمت پايين بعضي از مارک ها را نخورند و حتماً کفش خوب و مناسبي را براي فرزندان خود تهيه کنند چون بچه ها هنگام تمرين با مشکل برخورد مي کنند و خانواده ها يا بايد مجدداً براي خريد کفش بهتر هزينه کنند يا اينکه مجبور مي شوند بچه ها را از ادامه دادن اين ورزش محروم کنند. چون بچه ها در سن رشد هستند و استخوان مفصل ها هنوز در اين سن شکل نگرفته و از آنجا که کل وزن بدن با کفش هاي اسکيت مهار مي شود، اگر کفش استاندارد نباشد پاها در کفش کج شده و عواقب جبران ناپذيري را به دنبال دارد.
-در پايان اگر صحبت يا نکته اي مدنظر داريد، بفرماييد.
شايد اکثر خانواده ها گمان کنند که اسکيت يک ورزش فانتزي است؛ اما مي توانم به جرأت بگويم که اسکيت يکي از سخت ترين رشته هاي ورزشي است و بچه هايي که شروع به يادگيري اين ورزش کرده و قصد تمرين حرفه اي دارند، بايد از قبل بدانند که اسکيت يک ورزش سخت و پرفشار است و با تصور اينکه اسکيت يک ورزش فانتزي و تفريحي و راحت است وارد گود نشوند چون در مواجهه با تمرينات سنگين و پرفشار، دلزده خواهند شد. اين ورزش حتي در بحث چربي سوزي و مصرف کالري، نسبت به يک ساعت دوچرخه سواري، يک ساعت پياده روي، يک ساعت طناب زدن و يک ساعت کوه نوردي مصرف کالري بيشتري دارد.