کرمانشاه امروز (بخش دوم)
بخش دوم
در امر ورزش سالها استاديوم پانزده هزار نفري شهر که در دست احداث است به پايان نرسيده و هفت ميليارد تومان کسر بودجه دارد، دهکدة المپيک کرمانشاه! از سال 1386 با قريب 60درصد پيشرفت فيزيکي چشم انتظار لطف مسئولان است. با اين طرحهاي کلان در عرصة ورزش هنوز جوانان اين عرصه زميني جوابگو براي انجام تمرينات خود ندارند، و درحالي که يکهزار قطعه زمين مناسب در سطح شهر متعلق به شهرداري بي سامان است حداقل با پيروي از مديريت شهري ساير شهرها اين زمينها براي اوقات تفريحي جوانان و اهالي به زمينهاي ورزشي محله تبديل نشده است. امروز در کرمانشاه حمايت از تيمها و مدال آوران ورزشي سياستي تبليغ شده است که نشات گرفته از برنامه اقشار سرمايه داران درحال رشد ميباشد و تفسير خاص خود را دارد و دراين حکايت يک بام و دو هوا مثلا فوتبال بانوان به خاطر عدم اسپانسر نفري از پانصد تا يک ميليون تومان زمين گير ميشود، و بعضي مواقع به سبب عدم حمايت به ويژه در ورزشهاي رزمي به ويژه بانوان ناکام مي مانند از سوي ديگر مؤسساتي شهري و شورايي در يک تصميم تشکيل چندين تيم از ورزشهاي مختلف را تحت الحمايه قرار مي دهند و از سويي ديگر ورزشهاي داراي پيشينه تاريخي در کرمانشاه براي حضور در ميدانهاي رقابتي اکثراً به کمک و همراهي اسپانسر نيازمند است، توقف رشد تاسيساتي ورزشي و معطل ماندن پيشرفت اجتماعي و فراگير اين حوزه جمع ضديني است که جز با نظارت و دقت و سياستگذاري خبرگان مديريت ورزشي سامان نمييابد، ضعف رسانه و تريبون اختصاصي ورزش و ناکارآمدي و تظاهر به دانايي مرتبطين به اين امر حياتي به ويژه براي نسل جوان استان فترتي وحشتناک و آيندهاي غيرقابل جبران در پيش دارد.
هرچند صدا و سيما جايگاه ويژهاي در خبر و برنامه مستقل و گفتگو با مسئولين ورزش استان اختصاص داده است!
همسايگان عراقي به سبب ايمان به استعداد پزشکان ايراني و نزديکي شهر کرمانشاه به مرزهاي زميني بيماران خود را براي معالجه به اين شهر ميآورند به همين سبب ساختمانهاي پزشکي متعدد در خيابانهاي اصلي شهر بدون پيش بيني ضروريات همه جانبه تشکيل شده است و شهر کرمانشاه داراي بيمارستانهاي فرسودهاي است که بايد با بيمارستانهاي مجهز کشورهاي اردن، ترکيه و امارات رقابت کند از جمله دو بيمارستان امام خميني و بيمارستان معتضدي که مورد استفاده خود اهالي هستند، به کلي فرسوده اند حتي در شهرستانهاي استان وضع بهداشت و درمان چنان اسفناک است که شهر گيلان غرب دومين شهر مقاوم کشور در طي هشت سال جنگ با 65000 نفر جمعيت داراي يک بيمارستان 96 تختخوابي است که از شدت غيرقابل رؤيت بودن محيط آن اجازه ورود به گزارشگران و خبرنگاران داده نميشود.
بهزيستي سازماني است که در کرمانشاه 300/000 نفر به انحاء مختلف از خدمات آن بهره مند هستند، 12000 خانوار تحت پوشش دارد، چهار مرکز مختصر نگهداري سالمند دارد، حدود چهارصد نفر را در سراي سالمندان نگهداري مي کند، 4000 ناشنوا و کم شنوا در سطح استان دارد و 30/000 معلول جسمي وحرکتي مربوط به اين سازمان با حقوقي از چهل تا نود هزار تومان به روايت معلولين و مسئولان در ماه زندگي مي کنند بدون هيچ کانون و تشکيلات متداول جهاني، کارگران ساختماني با عدم بيمه بيکاري و بدون طرح ساماندهي روزگاري خاکستري دارند، در رشد 1/08 جمعيت در چهار ماهة اول امسال از 11429 نوزاد 5528 نوزاد دختر و مابقي پسر بوده است و در نه ماه اول سال 92 از 23000 واقعه ازدواج 4900 واقعه به طلاق انجاميده در کرمانشاه هر سه ساعت يک طلاق انجام ميگيرد ايدز و اعتياد و بيکاري روند صعود و نزول متفاوتي دارند که جز با تحقيق و گزارش مستند نميتوان آماري صحيح ارائه نمود.
کميتة امداد در مناسبتهاي معين ميزاني از 2200 تا 2500 پايگاه يا صندوق براي دريافت کمکهاي مردمي دارد که 1500 پايگاه آن در مدارس براي تأمين دانش آموزان نيازمند مستقر ميشود و در سطح شهرستان با 150 پايگاه 67000 دانش آموز نيازمند را تحت پوشش دارد که امسال اداره اوقاف 150 ميليون تومان لوازم التحرير براي رفع نياز آنان خريداري کرده است و قريب 6000 يتيم تحت پوشش کميته امداد اسلام آباد غرب ميباشد، اين گزارش قدم به قدم و همه جانبه تا اين نقطه از عدم مناسب سازي شهري، و اوضاع اجتماعي، فقر، افسردگي، آسيب هاي ناشي از جنگ و عوارض آن در انتظار همتي والا و بالاست تا با توانمنديها و پتانسيل بالايي که در تمام حوزه هاي فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي، سياسي، زيست محيطي را دارد بتواند دوران شکوفايي خود را بازيابد.
در حوزة توسعه فرهنگي با اينکه استان کرمانشاه از پيشينة مقتدر و عظيمي برخوردار است و امروز ذخاير ارزشمند فرهنگي در اختيار دارد، اما سالهاست که توسعة فرهنگي در اين سامان در کما به سر ميبرد، کميت رسانه مکتوب يکسان، دايرة کيفيت را محدود ساخته است ارتباط بر استعداد رسانهاي پيشي گرفته و اسپانسر اداري واقتصادي بر مديريت اخلاقي و آرماني اکثريت متولي شده است جز قليلي رسانه مستقل که موازي با شخصيت مسئولان آنها ميباشد.
بعد از جنگ به سبب ويرانيهاي گسترده از بمباران موشکي و خوشهاي سينماها از جمله سينما بهمن،سينما آزادي، سينما پيروزي، سينما استقلال و سينما شهرفرنگ، به تعطيلي و تخريب کشيده شد و متروکه گرديد، و به سبب عدم استقبال اهالي از سوي صاحبان سينماها تقاضاي تغيير کاربري گرديده، امروز يکي دو سينماي چندمنظوره در شهر يک ميليون نفري کرمانشاه وجود دارد که به ميزان جمعيت شهر در مقياس 1/1 مي باشد درحالي که مقياس استاندارد جهاني در کشورهاي آباد به ازاء هر يک ميليون نفر 60 سينما مي باشد و اين درحالي است که هيچ يک از شهرستانهاي استان کرمانشاه داراي سينما نيستند.
کتابخانة اميرکبير به روايت مسئولان در 3700 مترمربع در سه طبقه ساخته شده است که با خريداري 40/000 جلد کتاب ميزان کتابهاي آن به 80/000 جلد رسيده و بايد از ماه مرداد 1392 سرويس دهي آن آغاز شده باشد، ايستگاه هاي مطالعه استان ده ايستگاه با حدود 60/000 جلد کتاب در شهرستانهاي پاوه و اسلام آباد غرب و … قرار بود که انجام شود، ميانگين مطالعه در کشور 72 دقيقه در کرمانشاه 68 دقيقه ميباشد اين استان با 82 باب کتابخانه عمومي، 65 هزار عضو کتابخانه دارد.
در حوزة هنر رتبه پنجم کشوري را دارد و دو هزار و يکصد (2100) هنرمند کرمانشاهي از بيمه هنرمندان برخوردارند.
اکثر قريب به اتفاق حرکات فرهنگي و هنري در کرمانشاه مناسبتي است، سهم اقليتهاي ديني و مذهبي و سهم شهرستانها در فرهنگ مرکز استان زير صفر است زيرا اصولاً حسابي براي آنها باز نشده است انديشة تفکيکي هنر و فرهنگ مردمي و غيرمردمي يا دولتي از بغرنجترين بينشها و تهديدي هولناک براي امروز و آينده است که به شيوة هنر و فرهنگ سطح و عمق ميانجامد به ويژه که اقداماتي جانبدارانه با عنوان حرکت جوششي و مردمي که اين چنين هم نيست فاز سومي در بحران هويت در استان گشوده است. به درستي از لحاظ فرهنگي کرمانشاه همچون جزيرهاي منفصل اداره ميشود که پيوندي در شيوة پيروي از مرکز کشور و حتي استانهاي همجوار ندارد درحالي که توسعة اين استان به عنوان نهمين کلان شهر ايران ميبايست در راستاي ساير کلانشهرهاي کشور باشد.
آموزش و پرورش استان کرمانشاه با 14800 (چهارده هزار و هشتصد) مدرسه و 114700 (يکصد و چهارده هزار و هفتصد) کلاس درس قريب 320/000 (سيصد و بيست هزار) دانش آموز در مقاطع مختلف دارد و همانطور که در بحث اجتماعي اشاره شد از اين تعداد قريب 60/000 دانش آموز تحت حمايت مالي مراکز مسئول است.
قريب 110/000 (يکصد و ده هزار) نفر بي سواد در سطح استان وجود دارد، دانشگاه رازي کرمانشاه، بالغ بر پنجاه سال از عمرش مي گذرد 12000 (دوازده هزار) دانشجو در 65 رشته کارشناسي و 105 رشته کارشناسي ارشد، مشغول به تحصيل هستند و درعلوم پايه رتبة هفدهم علمي را دارد، و در اين زمينه شخصيتهاي بزرگ علمي و چهره هاي جهاني چون پروفسور شمسي پور، پروفسور معصومي، پروفسور خدايي، پروفسور قليوند، پروفسور رضايي و… در اين دانشگاه تدريس مي کنند که به سبب محدوديت و پوسته گرايي مطالب رسانهها حتي اکثر براي مردم شهر کرمانشاه ناشناخته اند درحالي که آوازة فضيلت آنها در دانشگاه هاي معروف جهان آشکار است. در مراسم بزرگداشت مدار بستة تجليل از حدود يکصد و يک نخبه در دانشگاه و استان، سالن مراسم چنان مينمود که بيش از تجليل شدگان کسي حاضر مجلس نيست، حتي نمايشگاه پژوهشي که برنامه هاي جنبي اين مراسم بود برگزار نشد و انعکاسي در خور شأن و جايگاه آن در رسانهها نداشت زيرا پيوندي بايسته در بين دو حوزة دانشگاه و رسانه در اين استان وجود ندارد و …درحالي که نام محمد به زکرياي رازي از مفاخر ايران و نخستين ماترياليسم مشرق زمين در اين نيم قرن بر سر در دانشگاه ميدرخشيد و ميدرخشد؛ در کرمانشاه؛ از شخصيتهايي چون: بيدل کرمانشاهي، بسمل کرمانشاهي، شباب کرمانشاهي، بيدار کرمانشاهي، غيرت کرمانشاهي، غلامرضا رشيد ياسمي، محمدباقر ميرزا خسروي، پدر رمان تاريخي ايران آقا علي علماء، آقامحمد مهدي فيض، علي محمد افغاني، کيوان سميعي، پرتو کرمانشاهي، آقا مرتضي نجومي و… دهها رجال برجسته علمي و فرهنگي کرمانشاهي ياد و نامي نيست درحالي که در همين شهر ما عناوين بي مسمايي چون بلوار زن (؟!)، بلوار حقيقت (؟!) و سالن انتظار و … داريم. سهم اخبار فرهنگي استان در صدا و سيما جمعاً شايد به 2? در روز نرسد (؟!)
ميراث فرهنگي و صنايع دستي؛ يکي از مؤلفه هاي برجسته فرهنگي و هنري و اقتصادي کرمانشاه است، مي دانيم که در ظرفيت جهاني داراي رتبة (10) دهم و در مرحلة اجرا رتبه 98 (نود و هشتم) را داريم، کرمانشاه صاحب 4000 (چهار هزار) آثار باستاني و تاريخي است که 2000 (دو هزار) اثر آن به ثبت رسيده است، کتيبة بيستون به عنوان اثر جهاني ثبت يونسکو شده است و مجموعه باستاني طاق بستان پروندهاش در حال بررسي براي ثبت يونسکو ميباشد و در اين جغرافياي مظلوم از دورة مادها تا اواخر قاجاريه آثار باستاني و تاريخي معتبر و ديدني سنگي و آجري وجود دارد که تکية معروف معاون الملک از نمونه هاي کمياب انديشة پايدار و رازآلود تشيع است، با طبيعتي چهار فصل که در هر زمان مي توان هر چهار فصل را از بهار تا زمستان در اين محدوده با اختلاف دماي بالغ بر بيست سانتيگراد جغرافيا از کنگاور تا قصر شيرين درک کرد با اديان و مذاهب گوناگون و مراسمهايي با شکوه و رازآلود که نظر مراکز پژوهشي و توريسم جهاني را متوجه خود ساخته است و مشخصهاي بي همتا به عنوان مهمانپذير زوار عتبات عاليات که قرنها توان دو بال اعتقاد و اقتصاد اهالي بوده است و امروز به سبب عدم برنامه ريزي درست، نبود امکانات لازم براي توريسم وزوار چون، خدمات رفاهي و تفريحي، هتل و…. آنچه بر آن نگريستيم از اين بهره مندي محروم و مهجور مانده است، غارهاي جهاني پراو و قوري قلعه و ديوارة سنگي بيستون در زمينه هاي مربوط شهرت جهاني دارند اما … در کرمانشاه 70/000 (هفتاد هزار) هنرمند پيشهور در صنايع دستي با زندگي متوسط به سر مي برند که در مرغوبيت کالاي توليدي خود رتبة اول کشوري را دارند و درتنوع صنايع دستي کشور حائز رتبة دوم مي باشند که 40/000 (چهل هزار) نفر در دويست و پنجاه رشتة صنايع دستي توليد گران ساکت اين مرز و بوم ميباشند گليم و گيوه از عمده صادرات صنايع دستي کرمانشاه است که در 9 (نه) ماهة اول امسال بيش از هشت ميليون دلار صادرات داشته است که سه ميليون دلار آن گيوه بوده است و عمدتاً توسط زنان زحمتکش و بزرگ منش اين ديار بافته ميشود،در سال 1392 صنايع دستي کرمانشاه (غرب کشور) نشان ملي دريافت کرد، شانزده هنرمند نشان ملي گرفتند و دوازده هنرمند ديگر حائز نشان مرغوبيت توليد شدند کرمانشاه هشت هزار بافنده دارد که سالانه 40/000چهل هزار متر فرش توليد مي کند و با سي هزار فرش باف، نيازمند بيست ميليارد تومان بودجه براي مجتمع کردن اين صنعت است.
شهرمن: اين مقاله در آغاز دولت يازدهم نوشته شده است و آمار و ارقام آن مربوط به آن زمان ميباشد.