گفتگو با «جهانبخش شُکري» مرد پولادين کرمانشاه
مهمترين انگيزهام براي توسعه کار، اشتغالزايي است
شهر من – گروه اقتصاد
دلش براي کرمانشاه و همشهريانش مي تپد و همين عشق است که او را پاگير اين شهر و ديارکرده و انگيزه کار و خدمت را هر روز بيشتر از پيش در وجودش قوي تر مي کند. پدرش آذري بود و خود متولد 1337 درکرمانشاه است. کساني که مهندس جهانبخش شکري رييس هيأت مديره شرکت جهان فولاد غرب را مي شناسند، از او به عنوان فردي مردم دار و خير نام مي برند که همواره درحمايت بي دريغ از فعالان فرهنگ و ورزشکاران استان، پيش قدم بوده است. از آنجا که مطالعه ابعاد مختلف زندگي افراد موفق هميشه براي مردم جذاب بوده، از اين رو با اين کارآفرين نمونه گفتگويي انجام داده ايم که شايد خواندنش براي بسياري از افراد به خصوص جواناني که روياي انجام کارهاي بزرگ را در سر مي پرورانند، چراغ راه شود.
آيا متولد شدن در يک خانوادة کارآفرين شما را به حيطه صنعت وتوليد هدايت کرد؟
بله قطعاً تأثيرگذار بوده است. پدرم، آقاي عزيز شكري، در سال1332، يک مجموعة صنعتي موزاييک و سنگ را در کرمانشاه راه اندازي کرد که در آن زمان از اولين صنايع استان محسوب مي شد. من و برادرانم از همان کودکي کنار پدر، حضور در يک واحد توليدي را تجربه کرديم و هر سال دو ماه از تعطيلات تابستان را در کارگاه به کار مشغول مي شديم؛ البته نه به عنوان پسر صاحب کارخانه، بلکه در کنار ديگران مثل يک کارگر ساده کار ميکرديم. مرحوم پدرم اعتقاد داشت اينگونه قدر زحمت کارگر را بيشتر ميدانيم و خودمان هم با فنون کار آشنا مي شويم. او هميشه به ما يادآوري مي کرد که بايد قدر نيروي کار را دانست و هميشه مي گفت ما بدون اين زحمتکشان هيچ چيز نيستيم. سال 57 من و يکي از برادرانم براي ادامة تحصيل به آمريکا رفتيم. من که شوق زيادي براي کار کردن در کشورم داشتم پس ازاينکه در رشتة مهندسي ماشين آلات کشاورزي فارغ التحصيل شدم به ايران آمدم و کار پدر را دنبال کردم.
به خاطر جنگ تحميلي، زمينه و امنيت مناسبي براي سرمايه گذاري درشهرهاي هم مرز با عراق فراهم نبود، چه انگيزه اي باعث شد به ايران برگرديد؟
من امکانات و شرايط خوبي در خارج از کشور داشتم ولي هيچ کجا وطن خودت نمي شود. باور کنيد براي بازگشت و شروع کار لحظه شماري ميکردم. با اينکه شرايط جنگ براي کار و زندگي دشوار بود اما به همراه خانواده در کرمانشاه ماندم و با راهنمايي پدرم کار را توسعه دادم.
ظاهراً توقفي براي يک کارآفرين موفق وجود ندارد چون شما هنوزهم با انرژي و پشتکار دائم در حال برنامه ريزي براي توسعه کارتان هستيد.
بله اين حرکت در کار بايد وجود داشته باشد. راه اندازي مجتمع جهان فولاد غرب و زيرمجموعه هاي آن ماحصل همين تلاش براي توسعه است.
برنامه آينده تان چيست؟
راه اندازي کارخانة ذوب آهن بيستون که يک کارخانة مادر محسوب مي شود و با توليد شمش از سنگ آهن، مواد اولية مجتمع توليدي جهان فولاد غرب و زير مجموعه هاي آن را جهت توليد مقاطع فولادي( تيرآهن و ميلگرد) تأمين خواهد کرد واميدواريم تا دو سال آينده به بهره برداري برسد.
کارآفرين بودن چالش هاي زيادي دارد. ريسک پذيري، روحيه اي قوي و شخصيتي محکم را مي طلبد. اين ويژگي ها چگونه به دست مي آيند؟
در ابتدا دوست دارم بگويم، اين مردم و نيروي کار جوان هستند که به کارآفرينان قدرت و جسارت مي دهند. بعد از آن هم داشتن يک تيم خوب، برنامه ريزي و تجربه، اين اعتماد به نفس را به انسان مي دهد که براي توسعه ريسک هاي بزرگي انجام دهد. مشکلات فراواني هم بر سر راه وجود دارد اماکارآفرينان به جنگيدن با مشکلات عادت کرده اند و روزي نيست که براي آنها با آرامش سپري شود. اما مهمترين انگيزة من هميشه مردم بوده اند. نمي خواهم شعار بدهم که درآمد برايم مهم نيست ولي پول يک طرف قضيه است ما کار مي کنيم تا درآمد کسب کنيم و کارمان را توسعه دهيم تا بتوانيم با اشتغالزايي، دردي از جامعه دوا کنيم. ما امانتداري بيش نيستيم، فقط در مقطعي از زمان به لطف خدا جايگاهي نصيب ما شده که اگر بتوانيم از آن براي اعتلاي جامعه استفاده کنيم رسالتمان را انجام داده ايم.
در حال حاضر چند نفر در مجموعه هاي صنعتي شما مشغول به کار هستند؟
به طور مستقيم بيش از يک هزار نفر
کرمانشاه رتبة اول بيکاري را در ميان استان هاي ديگر کشور دارد. به اعتقاد شما راه برون رفت از اين وضعيت چيست؟
صنعت مي تواند جوانان اين استان را از بيکاري نجات بدهد.کرمانشاه بسيار محروم است و به عنوان استاني مرزي شرايط خاصي دارد. بنابراين شرايط، تصميم گيران و مسئولين بايد براي جذب سرمايه گذار تسهيلات خاصي را در نظر بگيرند، تا سرمايه داران به ساخت واحدهاي صنعتي درکرمانشاه ترغيب شوند. اگر اين امتيازات ويژه وجود نداشته باشد طبيعي است که سرمايه گذاران ترجيح بدهند در استان هاي ديگري فعاليت کنند. معافيت مالياتي، عوارض، وام هاي کم بهره، ساده گيري در تغييرکاربري زمين و… ميتوانند مشوق هاي خوبي باشند. مديريت ارشد استان با استفاده از اختياراتش و نمايندگان هم با گرفتن امتيازاتي براي اين منطقه محروم ميتوانند شرايط خوبي براي سرمايه گذاري مهيا سازند.
برخي معتقدند پرداختن به ظرفيت هاي ديگر استان مثل گردشگري و کشاورزي به دليل نداشتن مشکلات زيست محيطي بهتر ازصنعت است.
وقتي استانداردهاي جهاني محيط زيستي رعايت شود مشکلي پيش نمي آيد و مهمتر اينکه بايد شرايط و اولويت ها را هم در نظر گرفت. ما در جامعه اي زندگي مي کنيم که حدود 10 درصد بيکاري در كل كشور و حدود 15درصد بيكاري در استان کرمانشاه وجود دارد و اين امر زمينة بروز فساد، اعتياد، طلاق و هزار معضل اجتماعي ديگر را فراهم مي كند. وقتي صنعت رشد کند و مشکل بيکاري و معيشتي مردم حل شود، به دنبالش جامعه سالم و امن ميشود و گردشگري و حوزه هاي درآمدزاي ديگر هم در کنار آن رشد ميکند.
شما افتخارات و عناوين زيادي کسب نموده ايد. لطفا به برخي از آنها اشاره کنيد. آيا کسب اين عناوين براي شما علاوه بر بعد معنويش مزاياي ديگري هم داشته است؟
اين افتخارات حاصل تلاش گروه است و کارگران و تک تک اعضاي فعال درمجتمع در آن سهيم هستند. عناويني مانند کارآفرين برتر ملي، صادرکنندة نمونه، کارفرماي حامي کارگر، کارآفرين برتر و کارآمد، واحد نمونه صنعتي کشور و ده ها عنوان ديگر.
در جواب سوال دومتان بايد بگويم متأسفانه اين عناوين هيچ امتيازي در پي نداشته است. يک خاطره در اين باره برايتان تعريف مي کنم تا منظور مرا بهتر دريابيد. در دولت گذشته مراسم مجللي با تشريفات زياد براي تقدير از چند واحد صنعتي نمونه در تهران بر پا شد. در اين برنامه وزير و معاونانش همه صحبت کردند و ما فقط شنونده بوديم. بلاخره من بلند شدم و به وزير وقت گفتم اگر اين برنامه براي منتخبين است پس چرا حتي دقايقي تريبون را براي شنيدن صحبت هاي ما در اختيارمان نگذاشتيد. بهتر نيست به جاي اين مراسم پرخرج امتيازاتي براي تشويق کارآفرينان قائل مي شديد و درکنار اهداي لوح تقدير معافيت هايي نيز براي ما در نظر مي گرفتيد؟ چه طور براي کارفرمايي که 10 سال حق بيمه کارکنانش را نداده تخفيف و مهلت پرداخت مي دهيد ولي برا ما هيچ تخفيفي قائل نمي شويد؟!
معروف است که مي گويند پشت هر مرد موفق زني توانا و موفق ايستاده است، قبول داريد؟
من اين جمله را از ته دلم تأييد مي کنم. همسر من خانم شيرزادي نويسنده است و بسيار زن خيرخواه و فهيمي است. خانوادة من هميشه در کنارم و باعث پشت گرمي من بوده اند. اگر الان برادران و پسرانم با اتحاد و همدلي در کنار من هستند اين انسجام را مديون همسرم هستم. يکي از عوامل موفقيت در کار داشتن زندگي آرام و يک خانواده خوب است.
شنيده ايم شما به ورزش به خصوص کوهنوردي و سوارکاري علاقة خاصي داريد وکارهاي ارزشمندي براي حفظ و معرفي نژاد اصيل اسب کرد انجام داده ايد.
پدرم به ما نصيحت مي کرد که هميشه اسب داشته باشيم چون معتقد بود اسب خير و برکت مي آورد. من هم از کودکي اسب داشته ام وبسيار به اين حيوان علاقه مندم. اسب کرد به دليل قدرت، زيبايي و قانع بودن در طول تاريخ بي همتا بوده است. سال 54 با اسب کرد در مسابقة استقامت شرکت کردم و با ثبت يک رکورد جديد قهرمان کشورشدم. در اين مسابقه 300 کيلومتر را طي کردم.
در پايان چه صحبتي براي جواناني که هدفشان کارآفريني است داريد؟
جواناني که مي خواهند کارآفرين شوند از شکست و سختي هاي کار نترسند و با عشق مردم به ميدان بيايند و نيت خير داشته باشند. براي هدفشان تلاش کنند و نا اميد نشوند و براي رسيدن به اهدافشان برنامه ريزي دقيقي داشته باشند. جوانان يادشان باشد که خواستن توانستن است.