حتي خواندنش هم لذت دارد!
شهرمن – لطيفه خانم
براي خوشحال بودن هميشه لازم نيست به آرزوهاي بزرگمان برسيم و يا کارهاي فوق العاده و متفاوت انجام دهيم. لحظاتي از عمر ما در هر گوشه اي از اين دنيا که بگذرد لذت هايي را درک مي کند که گاهي حتي به آنها فکرهم نمي کنيم ودنبالشان هم نيستيم. لذت هاي که اگر نباشند شيريني زندگي تلخ مي شود. سال ها پيش ايميلي دريافت کردم که تعدادي از اين لحظات شيرين و دوستداشتني را ليست کرده بود. حتي خواندنش هم براي من لذت بخش بود. از آن روز بيشتر به اتفاقات خوشايند اطرافم توجه کردم و آنها را به خاطر سپردم. دوست داشتم آنها را با شما هم تقسيم کنم. شما هم اگر توانستيد در مورد اين اتفاقات و لحظات شيرين برايمان بنويسيد.
اينها نمونه هايي از اتفاقات و لحظات خوشايندي است که من و مطمئنم شما دوستشان داريم:
– وقتي به رانندهي تاکسي يک اسکناس درشت ميدهي و او با خوشرويي باقي پولت را پس مي دهد.
– تکيه دادن به بخاري يا شوفاژ پس از تجربه ي يک روز سرد برفي.
– فشار دادن پدال گاز بعد از يک ترافيک سنگين و خسته کننده.
-ديدن خندهي يک نوزاد در خواب.
– ديدن کودک غريبه اي که با مهرباني به تو خيره شده و لبخند مي زنه.
-وقتي خط خطي، نقاشي و جملات بامزهي همکلاسي هايت را در دفتر و کتاب هاي قديمي ات مي بيني.
-وقتي به ايستگاه مي رسي اتوبوس سريع از راه برسد.
– نشستن روي صندلي جلو در تاکسي.
– از راديوي تاکسي موسيقي مورد علاقه ات پخش شود.
– کشيدن نقاشي روي شيشهي بخار گرفته.
– و …