دم مسیحایی بر پیکر بیجان فرهنگ و هنر کرمانشاه
گفتگو با سرپرست حوزهی هنری کرمانشاه:
نمی توان با پشت میز نشینی کار فرهنگی کرد
شهرمن-گروه فرهنگ
هنوز به کرمانشاه نرسيده بود، دست هاي فرمايشي، قلم ها را از رو کشيدند و به بهانهي غريبه بودنش با يادداشت هايي کذب و نااميد کننده به استقبالش رفتند. عده اي هم پي تأمين خوراکي براي رسانه شان نادانسته با اين موج به صخره زدند.
اما واقعيت اين بود که امين مرادي آشنا بود و عاشق؛ آشنايي ازجنس فرهنگ و مجنون عشق تعالي بخشيدن به فرهنگ و هنر اين مرز و بوم.
هنرمندان کردستاني که سال ها گرد او به عنوان رئيس حوزهي هنري استان کردستان جمع شده بودند، از کارنامهي درخشانش مي گفتند، از اخلاق نيک و مرام و معرفتش، از عشقش به خدمت براي تحول شايستهي عرصه هاي فرهنگي. کردستاني ها نويد دادند که آمدن او به کرمانشاه جاني دوباره به فرهنگ و هنر اين شهر خواهد بخشيد.
امين مرادي چند روز پيش آمد و به عنوان سرپرست حوزهي هنري استان کرمانشاه، فعاليتش را با انگيزه اي قوي و عزمي راسخ آغاز کرد. گفتگوي اختصاصي او را با«شهرمن» به عنوان اولين مصاحبه اش با رسانه هاي کرمانشاه را مي خوانيد.
-آقاي مرادي شنيده ايم در کردستان بسيار محبوب هستيد و اين محبوبيت جز حاصل فعاليت هاي با ارزش و ماندگار شما در اين استان نيست. براي ايجادزيرساخت ها و توسعهي فرهنگي در کرمانشاه چه برنامه هايي داريد؟ به اعتقاد شما توسعهي فرهنگي در کرمانشاه چه قدر مي تواند به ابعاد ديگر توسعه در استان کمک کند؟
قبل از هر چيز بايد بگويم اعتقاد قلبي من اين است که فرهنگ زيربناي توسعه است. اگر قرار است اتفاقي خوبي در کرمانشاه صورت بگيرد، قبل از هر چيز بايد به فرهنگ کرمانشاه توجه کنيم. کار فرهنگي کاري دلي است و با بخشنامه و آيين نامه و دستورالعمل کار پيش نمي رود. هميشه مي گويم و باز تکرار مي کنم که مسئول فرهنگي بايد با تک تک سلول هايش به ارزش فرهنگ و هنر اعتقاد داشته باشد و از جنس مردم باشد چون با پشت ميز نشيني هيچ کاري نمي توان کرد.
اين فرمايش حضرت آقا است که فرهنگ در دراز مدت از اقتصاد مهم تر است. يعني تمام پروژه هاي عمراني، اقتصادي، اجتماعي بايد پيوست فرهنگي داشته باشد. اين پيوست فرهنگي بسيار مهم است. خوب است که اتوبان، برج، پارک… ساخته شود، اما اگر پيوست فرهنگي را نداشته باشه آنگونه که بايد و شايد تأثيري بر رفاه مردم نمي گذارد. مثالش همين مسکن مهر است که طرح بسيار خوبي بود ولي چون پيوست فرهنگي نداشت مي بينيد که در دراز مدت به مشکلات زيادي برخورد کرده است. متأسفانه فرهنگ هميشه مظلوم بوده و اين مظلوميت متعلق به اين دولت و دولت هاي گذشته نيست. چون فرهنگ هم زمان بر است و هم هزينه بر.
کرمانشاه ظرفيت هاي بسيار زيادي دارد اما اين همه ظرفيت و استعداد بي نظير مغفول مانده اند. کدام شهر اين تعداد بزرگ و انديشمند در يک دورهي زماني داشته و دارد؟ آيت ا… نجومي، دکترميرجلال الدين کزازي، شاعران سرشناس کشوري، نويسندگان صاحب سبک و محبوب، خوشنويسان کم نظير، سينماگران برجسته و مشهور، شاعر آييني مثل مرحوم احمد عزيزي و…. آنقدر اين بزرگان کرمانشاه زيادند که نمي توان با آوردن نام از همه ياد کرد. کار درکرمانشاه هم سخت است هم آسان. سخت به خاطر اينکه بايد فعاليت هايي انجام شود که در خور شهر اين بزرگان باشد و آسان است چون ظرفيت هاي بي نظيري دارد. در کنار اينکه نسل جديد رابايد با اين بزرگان آشنا کنيم درکنارش استعدادهاي جوان را کشف کنيم و حلقهاي براي ارتباط اين ها به وجود بياوريم.
– از يادداشت هايي که در فضاي مجازي دربارهي شما منتشر شد دلگير نشديد، پاسخي براي آنها داريد؟
اتفاقاً در فضاي مجازي اين مطالب را ديدم. بيشتر نوشته بودند که چرا يک مدير غير بومي را انتخاب کرده ايد؟
در پاسخ بايد بگويم من متولد اين استانم. در محلهي دولت آباد زندگي کرده ام و در دبستان شهيد کرم بستي آن جا تحصيل کرده ام. اما به خاطر مسائل جنگ و بمباران ها به روستا رفتيم و مهاجرت کرديم. من از جنس اين مردم هستم. در خصوص انتقاد از کارنامهي کاري من چيزي نوشته نشده بود يا لاأقل من نديده ام که بخواهم به آن پاسخ دهم.
-کرمانشاه استاني جنگ زده است، مردمش از نزديک جنگ را لمس کرده اند و هيچگاه خاطرات دفاع مقدس را فراموش نمي کنند؛ اما براي نسل جوان و نسل آينده درک درستي از اين هشت سال ندارند. آيا قرار است در زمينهي هنر و ادبيات پايداري، بازهم حوزهي هنري کرمانشاه در چارچوب کليشه هاي معمول کار کند؟
استان کرمانشاه با توجه به موقعيت جغرافيايي، همسايگي و مرز مشترک با عراق، در جنگ، مظلوم واقع شد. مثل عمليات مرصاد که پس از پايان جنگ در اين استان اتفاق افتاد. در بخش ادبيات پايداري اولويت اول من دفاع مقدس و انقلاب اسلامي است. در روز اول کاري به همراه مسئول محترم روابط عمومي به مراز شهدا رفتيم. شما در کرمانشاه 17شهيد مدافع حرم داريد و اين در کمتر جايي وجود دارد. اولين شهيد مدافع حرمي که من مي شناختم شهيد نوروزي است و اين شهيد کرمانشاهي است.
بايد با زبان هنر، رسا ترين، موجزترين و تأثيرگذار ترين پيام را در حوزهي دفاع مقدس به مخاطب بدهيم. نسل جديد متفاوت است، اين پيام ها را مستقيم قبول نمي کند. يعني بايد با زبان هنر با اين مردم ونسل جديد حرف زد.
-چه طور مي توان فعاليت هاي حوزه هنري را که در يک قالب خاص محدود شده اند، گسترش داد؟
تمام هم وغم من اين است که اينجا بين هنرمندان آَشتي و ارتباط برقرار کنم. تمام کساني که مرا مي شناسند مي توانند شهادت بدهند که من آدم سياسي نيستم و هيچوقت به دنبال مسائل سياسي هم نبوده ام و نخواهم بود. گرايشات سياسي برايم مهم نيست و فقط کار فرهنگي را قبول دارم. انتظار دارم اصحاب رسانه، هنرمندان فرهيختگان و نخبگان براي کمک به فرهنگ کرمانشاه کنار ما قرار گيرند.حتي اگر براي يک روز باشد. بايد با کمک آنها از ابتداي کار پايه محکمي بسازيم. کرمانشاه تنوع قومي و مذهبي زيادي دارد و اين کار را سخت مي کند.حوزه هنري بايد مرکز ثقلي باشد که هنرمندان را از هرگروهي و قومي بپذيرد و براي مردم همه استان حرف داشته باشد. حوزه هنري بايد خانهي اميد همهي هنرمندان باشد. هنرمندان افراد تأثير گذار جامعه هستند در بخش هاي مختلف هنري بايدکار کرد نه اينکه فقط تک بعدي کار کنيم. مثلاً ادبيات پايداري بايد در کنار همهي سبک هاي ديگر باشد. هرچند که من مي گويم اولويت اول من ادبيات پايداري است اما بايد در کنارش به موسيقي سنتي هم توجه کنيم. موسيقي که بتواند پيام انقلاب را برساند و در کنارش گرافيک، کاريکاتور، فيلم ،هنرهاي تجسمي و… هم باشد. من شعار نمي دهم و در عمل ثابت خواهم کرد که من خادم کوچک همه ي هنرمندانم. اگه کسي واقعاً براي کرمانشاه دل مي سوزاند بياد در کنار ما در حوزه کار کند.
ظرفيت هايي در حوزهي هنري کرمانشاه است که مغفول مانده است. چرا نبايد هنرمندي مانند آقاي دوست محمد که واقعاً يک گَنج است در محل کار خودش هم قدرش را ندانند. من در سنندج جشنوارهي کاريکاتور کشوري با موضوع «سبک زندگي ايراني اسلامي» برگزار کردم چرا اينجا نبايد با وجود چنين افرادي اينگونه جشنواره هاي سراسري که باعث مطرح شدن کرمانشاه و شناخته شدن هنرمندانش مي شود برگزار نشود!؟
– چه طور مي توان در جذب حدأکثري هنرمندان موفق بود؟
فرمايشات مقام معظم رهبري کليد واژه و براي همهي مسئولان و مردم نقشه راه است. براي موفقيت بايدجذب حدأکثري داشته باشيم. يعني نبايد مرز بندي کنيم و بگوييم چه هنرمندي بيايد چه کسي نيايد. بايد ورودي را باز بگذاريم. نبايد ديوار و خط کش بگذاريم و براي انتخاب، گرايش هاي سياسي تعريف کنيم. ما زماني موفق هستيم که بتوانيم يک معاند نظام را به موافق تبديل کنيم. اين بسيارمهم است. به پيروري از سخنان حضرت آقا مي گويم که بايد کاري کنيم که موافق و مخالف زير بيرق نظام زير همين پرچم نظام قرار گيرند نه اينکه خارج شوند و به بيراهه بروند اگر براي هنرمندان خط بندي تعيين کنيم و جناحي عمل کنيم ضرر کرده ايم.
-مسألهي مهم ديگرگسستگي بين مجموعه هايي است که فلسفه وجودي يکساني دارند مثل اداره ارشاد اسلامي، حوزه هنري، صدا و سيما و … اين ها درکنار يکديگر مي توانند عملکرد بهتري داشته باشند. شما چه برنامه اي براي ايجاد اين ارتباط داريد؟ چه طور مي توان از موازي کاري متوليان فرهنگي جلوگيري کرد؟
سابقه من نشان مي دهد که اهل تعامل هستم. من اعتقادم اين است که نبايد موازي کاري کرد. بايد در برنامه ها حتماً خلاقيت، ابتکار و نوآوري باشد.
مديران فرهنگي بايد دور يک ميز به عنوان يک قرارگاه فرهنگي بنشينند و باهم تعامل داشته باشند. درست است که حوزه هنري نهاد رهبري، ارشاد دولتي و… است اما همه باهم زير پرچم نظام بايد واقعاً کار کنيم. نماينده ولي فقيه خيلي مي تواند در ايجاد اين ارتباط و تعامل کمک کند. ايشان مي توانند مديران دستگاه هاو نهاد هاي فرهنگي را جمع کنند و يک همگرايي، هم افزايي و تعامل به وجود بياورند. يعني اين همگرايي و هم افزايي باعث مي شود يک کار خوب انجام شود و موازي کاري هم پيش نيايد. من مي گويم بهترين حالت برنامه ريزي مشترک، سرمايه گذاري مشترک و توليد مشترک است.
– به ايجاد يک تحول فرهنگي در کرمانشاه از نظر زيرساخت ها و ابعاد ديگر اميدواريد؟
اميدوارم با آشتي همهي هنرمندان و نخبگان،کارگروهي و ايجاد همگرايي بين مسئولين استان با حضور نماينده ولي فقيه در استان و استاندار جديد و کمک رسانه ها شاهد اتفاقات خوب باشيم. يعني اگه نشود واقعاً ضرر کرده ايم. با ساعت اداري و پشت ميزنشيني نمي توان کار فرهنگي کرد. همه ي دلسوزان و دوستداران کرمانشاه بايد براي تغييرات خوب فرهنگي به ميدان بيايند.