طلاي ريو به عيار محمد
گزارش «شهرمن» ازحال و هواي خانواده خالوندي در شب قهرماني
طلاي ريو به عيار محمد
هميشه دست يک مادر در ميان است
عبداله مرادي
محمد خالوندي ورزشکار کرمانشاهي با شکستن رکورد جهان و پارالمپيک طلاي مسابقات پارالمپيک ريو را براي ايران به ارمغان آورد.
شب عيدقربان ، يک شب به ياد ماندني و فرموش نشدني براي ورزش کرمانشاه بود.
با هماهنگي که با خانواده محمد خالوندي داشتيم براي پوشش خبري مسابقه به خانه آنها در کرمانشاه رفتم . زياد شلوغ نبود و فقط فاميلاهاي نزديک حضور داشتند .
شب از نيمه گذشته بود ولي انگار در اين خانه براي هيچکس خواب تعريف نشده بود همه خوشحال و دست به دعا بودند .
قبل از مسابقات پرتاب نيزه، مهران نکويي ديگر ورزشکار کرمانشاهي اين دوره از مسابقات براي پرتاب وزنه به ميدان رفت . مادر محمد خالوندي آنچنان نگران بود و دست به دعا شده بود که انگار محمد در حال مسابقه است . در بين دعا هاي مادر محمد حرف هايي مي شنيدي که ناخودآگاه چشمهايت را تر مي کرد. مدام دستهايش بالا بود و زمزمه مي کرد:”» يا حضرت زهرا مهران دالِگ نِيريد خوت نگهداري بو”«
اشتباه داوران در فراخواني مهران براي پرتاب وزنه استرس زيادي به او وارد کرد، هر چند اشتباه خود را پذيرفتند و وزنه پرتابي او را پذيرفتند اما مهران همچنان استرس داشت. آن زمان که مادر محمد مشغول دعا براي مهران بود محمد خالوندي از کنار زمين خودش را به مهران رساند و با او صحبتي مي کرد.
اختلاف يک سانتي متري پرتاب وزنه مهران نکويي با حريف او را از رسيدن به مدال دور نگه داشت و همه نگاه ها به سمت محمد خالوندي و عبداله حيدري در مسابقات پرتاب نيزه کلاس F57 معطوف شد تا بعد از ظهر دوشنبه به وقت محلي در ورزشگاه المپيک شهر ريودوژانيرو با 12ورزشکار ديگر به رقابت داشته باشند.
هر بار که تصوير محمد بر صفحه تلويزيون نقش مي بست هورا و داد و فريادها در خانه بلند ميشد .
تسبيه پردانه زرد و مشکي مادر محمد با ذکرهاي زير لبش نمي دانم چند دور خورد و چند بار در دستان مهربانش چرخيده بود.
در زير چهره آرام و نجيبش دلشوره و نگراني موج مي زد او که محمد هميشه به عنوان تنها حامي و پشتيبانش از او ياد مي کرد روزهاي سختي را براي رساندن فرزندش به اينجا پشت سر گذاشته بود امروز منتظر آويختن طلايي ديگر برگردن شيرمردش بود.
محمد خالوندي ورزشکار کرمانشاهي در مرحله اول پرتاب ها درتلاش اول خود نيزه را 45.26 متر و در تلاش دوم 45.63 متر پرتاب کرد تا رکورد جهان و پارالمپيک را به نام خود ثبت کند.
جيغ، داد، هورا و گريه شادي زن و مرد اين خانواده اجازه مهار اشک را به کسي نمي داد .
پرچمهاي کوچک و بزرگ دست افراد فاميل بر افراشته و در هوا مي چرخيد. پس از آنکه در دور اول تقريبا طلاي محمد قطعي شد همسايه ها و رييس هيئت معلولين و جانبازان استان هم به جمع آنها پيوستند و در کنار يکديگر اين پيروزي را جشن گرفتند .
اينجا بود که مادر محمد آرام گرفت و سجده شکر به جاي آورد .
پس از پرتابهاي حريفان محمد ،در دور دوم طلاي محمد قطعي شده بود چند حريفي که باقي مانده بودن حدود 6 متر با رکورد او فاصله داشتند .محمد خالوندي روي صندلي نشست و طنابهاي صندلي را به پايش محکم کرد و تمام قدرتش را براي شکستن رکورد دوباره در دستان توانمندش جمع کرد، دست هايي که شبيه دست هيچکس نيست .
پرتابها با آسايش خيال در تلاش هاي سوم و چهارم به ترتيب نيزه را 43.89 متر و 44.24 متر پرتاب کرد در پرتاب پنجم با ثبت رکورد 45.85 متر توانست براي بار دوم رکورد جهان را جابهجا کند.اين پايان کار خالوندي نبود، چرا که او در تلاش ششم خود يکبار ديگر رکورد جهان را شکست و نيزه را 46.12 متر پرتاب کرد.
بدين ترتيب خالوندي توانست بالاتر از ساير ورزشکاران اين رقابت به مقام قهرماني برسد و سومين طلاي کاروان پارالمپيک کشورمان در بازي هاي 2016 ريو را به نام خود ثبت کند.
مادر محمد اين بار طاقت نياورد و بوسههاي مهرش را از پشت شيشه تلويزيون به تصوير محمد مي زد که پرچم به دوش دور افتخار ميزد.
از مادر محمد خالوندي پرسيدم زمان بدرقه با محمد چه صحبتي داشتي؟ گفت:» وَتِم رولَه بِچو دست علي(ع) خوهي نگهدارتَه و کمکِت کَيد، حضرت علي(ع) هميشه دست يتيمِيل گِرديه و کمک کهيد«او در ادامه گفت: اين افتخار مبارک تمام جوانان ايران باشد .
ديگر ورزشکار ايراني در اين رقابت محمد حيدري بود که او نيز عملکرد موفقيتآميزي داشت و توانست با رکورد43.77 متر به مدال نقره دست پيدا کند.