كرمانشاه امروز (بخش اول)
بخش اول
دكتر محمد علي سلطاني
مقاله پژوهشي کرمانشاه امروز بر اساس آمار و ارقام مستند مراکز مربوط و کند و کاو ميداني در پايان دوره ي رياست جمهوري پيشين و آغاز تصدي جناب آقاي دکتر حسن روحاني دربارهي کرمانشاه انجام شد، اميد که در پايان دوره ي رياست جمهوري اخير اين مضايق و مصائب به حداقل برسد .
کرمانشاه امروز نتيجه سياستگذاري هاي ديروز است که همة مسئولان را به تلاش براي رهايي از اين بن بست واداشته است ديروز جنگ و…
سخن سعدي است:
چو عضوي به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تمامي ولايات ايران اعضاي يک پيکرند، پيکرهي هزاران ساله اي که خاک پاک آن آميخته با جسم و جان نسل هاي پي در پي نياکان مردم غيرتمند و سرفراز اين سرزمين اوست بدان روي تقدسي فراتر از باور دارد به ويژه که پيامبر بزرگ اسلام عشق به ميهن و دوستي آن را از ايمان راستين برشمرده است، کرمانشاه سينة ستبر اين جغرافياي بيدار، زادگاه من است، شهري که با استودان آژي دهاک مادها را و با کتيبة بيستون هخامنشيان را و با طاق بستان ساسانيان را به ياد دارد و بنا به قول هرتسفلد دروازة آسياست، واسطه تجارت ميانرودان و ايران بر مدار شاهراه بزرگ خراسان که هنوز برهمان مدار بر دوام است تا شايد ساکنانش دمي بياسايند، کرمانشاه چون شهر و کوي و برزني يافت پرورشگاه رجال سياسي و فرهنگي بوده است که در ترقي و پيشرفت ايران تاثير مستقيم داشتند و اما امروز را چگونه ميگذراند؟ بر آن شدم که از ديروز بگذرم امروز را دريابم و چشم به راه آينده باشم و اگر براي تمامي استانها و ولايات سرزمين مقدس ايران شرح حالي از اين دست را براي آگاهي همگان فراهم سازيم به تصوري اميدوار، درمان اين ولايات بيمار و خسته، راه به سرمنزل مقصود خواهد برد بيان اين نکته ضروريست که تمامي آمار و ارقام ارائه شده در اين نوشتار از سوي رسانه هاي رسمي استان اعلام شده است.
کرمانشاه قريب دو ميليون نفر در کل استان جمعيت دارد که 70 درصدشهرنشين و 30درصد روستانشين هستند. از اين جمعيت،(650،000)ششصد و پنجاه هزار نفر جوان از سن 14تا 29سال ميباشند که تقريباً يک سوم کل جمعيت استان را تشکيل ميدهند و جمعيت سالمندان (137000)يکصد و سي و هفت هزار نفرند، يعني به طور نسبي هر فرد ميانسال کرمانشاهي بار پرستاري يک سالمند يا يک جوان را بردوش دارد، اين شهر يازدهمين شهر فرسودة کشور است (247،000) دويست و چهل و هفت هزار نفر در بافت فرسودة شهر زندگي مي کنند، يعني از (11000) يازده هزار هکتار مساحت شهر کرمانشاه که قريب يک ميليون نفر جمعيت دارد، 247000 نفر که يک چهارم تقريبي جمعيت شهر کرمانشاه است در 1280 (يکهزار و دويست و هشتاد) هکتار سکونت دارند (!؟) که ميزان فقر اقتصادي در جامعه شهري را آشکار مي سازد.
کرمانشاه شهري که هشت سال جبهه مقدم جنگ تحميلي و ايستگاه تخلية بمب هاي دشمن بود با (9800) نه هزار و هشتصد شهيد و (19000) نوزده هزار جانباز و (17000)هفده هزار آزاده که با 946 (نهصد و چهل و شش) زن شهيده مرتبه دوم اين امر را در کشور دارد و با (1352) هزار و سيصد و پنجاه و دو زن جانباز مقام اول را به خود اختصاص داده است.
بعد از سردشت کردستان دومين منطقه اي است که به علت بمباران شيميايي در منطقة بان زردة ريجاب، بالغ بر دويست و بيست جانباز شيميايي دارد.
با کوله باري از فقر و نياز در اوج توکل و اعتقاد جزء چهار استان برتر در امر بازسازي عتبات عاليات است و قريب يکصد و بيست ميليون تومان توسط مردم اين شهر براي بازسازي تل زينبيه در عتبات عاليات اهدا شده است. زنان خير و پارسا 70 (هفتاد) گرم طلا و اهالي نيز يکصد و بيست ميليون تومان براي سنگ کاري تل زينبيه اختصاص داده اند.
کرمانشاه بعد از آستان قدس رضوي بالاترين ميزان موقوفه را در جهت نيات واقفين امور خيريه دارد، و چهل و پنج بقعه زيارتي که اکثراً پس از انقلاب اسلامي مورد بازسازي و مرمت قرار گرفته اند و در اوج شکوه معماري و ساختمان در تمام دوران حيات خود به سر مي برند. در استان يازده مدرسه علميه فعال با هشتصد و پنجاه طلبة جوان و چهل و هفت استاد مدرس فعاليت دارند و هرساله حدود يکهزار و دويست مبلغ در ايام محرم به نقاط مختلف استان اعزام مي شوند و به همين ترتيب تعداد هشتصد تا هزار هيئت مذهبي ثبت شده در اين ولايت وجود دارد، اهالي استاني که با اين کارنامة اعتقادي هفتاد درصد حائزين شرايط در انتخابات شرکت کرده و از مجموع950/051 رأي 545/762 راي را به جناب آقاي دکتر حسن روحاني داده اند و اکنون چشم به راه توجهات همه جانبة دولت به انتظار نشستهاند و خود نيز از هيچ همکاري براي بهبود اوضاع فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي، سياسي و… کوتاهي ندارند.
کرمانشاه تا پيروزي انقلاب اسلامي و حتي مدتي بعد از پايان جنگ مهاجرپذير بود و از استان هاي همجوار و ساير نقاط افرادي به اين شهر روي ميآوردند. از اصفهان، آذربايجان، يزد، چهارمحال، لرستان، کردستان و… اما امروز نه تنها مهاجرپذير نيست بلکه مهاجرگريز است. با تمام هجوم روستاييان به شهر و تشکيل شهرکهاي اقماري فاقد خدمات اوليه که از عوارض بعد از جنگ بود، جوانان پسر به استانهاي همجوار همدان، سنندج، خوزستان و تهران و… مهاجرت مي کنند، فزوني حضور دختران در سطح استان، آگاهي هاي ابتدايي تربيتي، محدوديت هاي نشأت گرفته از تعصبات، ضربات روحي و رواني به جا مانده از هشت سال جنگ و توهم و افسردگي، بدسرپرستي و عدم انسجام اوضاع اجتماعي، پديده فرار دختران از خانه و خودسوزي آنها را حاصل مي شود، لاقيدي و کارتن خوابي در کرمانشاه بيش از دو دهه عمر ندارد، گسترش بدون مطالعه شهر کرمانشاه و ايجاد شهرک هاي اقماري همچون شهرک آناهيتا، شهرک باهنر، شهرک سجاديه، شهرک امام خميني، شهرک ظفر، شهرک پرديس و… خندقي از جهنم زيستي را در گرداگرد شهر ييلاقي پادشاهان ساساني فراهم آورده است که تابستان هايي با خاک و گرد و غبار و زباله و زمستان هايي با گل و لاي و لجن و ايجاد انواع جانوران ناقل ميکروب دارند شهرک هايي بدون خدمات پزشکي، بانکي، پارک، تفريحگاه، زمين بازي، گاه حتي بدون فاضلاب بهداشتي و حمل زباله و رفتگر و … که در بعضي از شهرک ها مشکل گازرساني و آب آشاميدني و برق، خانواده هايي روزها با آب کشيدن از تانکر شهري رفع نياز مي کنند و شبها را در زير نور فانوس، بدون برق به روز مي رسانند!
گرچه در داخل شهر پروژه هاي احداث باغ گلها گاه با 90 درصد پيشرفت فاز اول و دوم خود را مي گذراند و در الهيه و امام حسين، شهدا و تقاطع گلها و… در جريان است و افتتاح آبشار زاگرس در کمربندي غربي شهر کرمانشاه نيز در همين راستا چهره نموده است اما پارک کوهستان سالهاست در انتظار تله کابين است يا افسانه بزرگترين پارک غرب کشور در سراب قنبر همچنان باقي است و سرانة فضاي سبز هنوز هم يک متر از ميانگين کشوري کمتر است. بلوار شرقي کرمانشاه يعني بالاي بلوار شهرک جعفرآباد، مجموعه اي از ضايعات فروشي هاي بي سروسامان است که موش و لجن و تعفن از دهانه بيغوله هايي که محل خريد و فروش طلاي سياه يعني زباله هاي شيميايي است و گواه تراژدي اين پديدة ناهماهنگ با شئونات انساني و اسلامي امروز که هر ظهر و شام جواناني ايراني با چهارچرخ هاي دستي و گاه با گوني هاي چند متري در کنار گربه هاي ولگرد به زباله دانهاي متحرک متوسل مي شوند تا شايد ضايعات بيشتر را براي تامين معاش خود فراهم نمايند هرچند اين پديدة زشت و رنج آور از تهران به ساير شهرها و از جمله کرمانشاه سرايت کرده است اما از پديده هاي اجتماعي و شهري ديگر تهران در کرمانشاه خبري نيست مضافاً اين که سرقت کابل هاي برق و ژنراتور و… با اهالي شاکي و کسبه اي نگران را در اين محله فراهم آورده است.
در حلقه هاي اجتماعي اين چنين هستيم که خبر مي رسد چهار روستاي نوکان، کرناچي، دره دراز، صادقيه اطراف شهر به صورت منفصل از لحاظ ساخت و ساز و نظافت با مصوبة استانداري به محدودة شهري ملحق شده اند (؟!!)و اين گسترش با چه مبنايي از خدمات همه جانبه شهري با اشاراتي که گذشت موافقت دارد، فقط خدا مي داند، ساخت و سازهاي بي رويه اي که بيش از ده نقطة شهر را محل تخليه نخاله ساختمان هاي نوساز و درحال تعمير کرده است کوهي از نخاله در جنب بيمارستان امام رضا (ع) از توابع شهرداري منطقه (6) را به وجود آورده است، در محلي که چهار صد و هشتاد خانوار با 3000 نفر جمعيت در کنار بيمارستان زندگي ميکنند و شهرک هاي جواديه و شهرک پرواز و … نيز مبتلاي همين دردند.
کرمانشاه از دوازده کشتارگاه تنها يک کشتارگاه صنعتي دارد و مابقي کشتارگاهها سنتي است در سال 1391 زميني را براي ايجاد محل نمايشگاه ها کلنگ زدند که هنوز برهوتي بيش نيست و به روايت مطلعين زمين مزبور بين نزاع بوده است، هرگاه نمايشگاه فصلي براي خدمت رساني اقتصادي به اهالي برگزار مي شود در مسير جاي رفت و آمد و نفس کشيدن و پارک ماشين نيست و در تنگناي تردد بازار بلخ برپاست.
از ياد نبريم که نمايشگاه معطل عنوان بين المللي دارد مانند فرودگاه کرمانشاه که بين المللي است يا شايد دانشگاه بين المللي هم داشته باشيم اما آيا هر مکاني با تابلوهاي متداول بين المللي ميشود (؟) مگر اين که نام کور را عينعلي بگذاريم.
حديث مونوريل کرمانشاه بر سر هر بازاري است، انديشه اي که مي گويند در سفر مسئولين شهر به اروپا نشأت گرفته است (؟!) شايد مي خواسته اند حمل و نقل پرسنل و کارگران و کارمندان متعدد با خانواده هاي ساکن در شهرک هاي صنعتي متعدد در شمال و جنوب شهر را که وجود خارجي ندارند، سرعت بخشند (؟!) و به هرحال بدون توجه به مسئله ثبت يونسکو و مزاياي آن، بدون توجه به بافت خاکي شهر تاريخي کرمانشاه، بدون توجه به طرح بازسازي بافت فرسوده و جاذبه توريستي شهر- سوغات فرنگ آوردند و با عنوان بزرگترين پروژة درون شهري غرب کشور به طول 13 کيلومتر که در عالم خيال 16000 مسافر بيکار را در هر دوره جابجا مي کند دست به کار تخريب شهر و مسيرهاي باستاني و تاريخي کرمانشاه زدند، فرياد ميراث فرهنگي به جايي نرسيد و اوقاف و ميراث فرهنگي براي اثبات نظريه و گاه حقوق متعلق در حوزه هاي آثار باستاني و آثار تاريخي مذاکره بر دوام دارند، زيرا اين زاد و بوم بهشت گمشدة تاريخي و باستاني و اکوتوريسم ايران است، و از سايه اين سياستگذاري هاي غيرحرفه اي سيماي کرمانشاه تا مرز ترميم پذيري فرسنگ ها فاصله دارد.