منوی دسته بندی
پایگاه‌اطلاع‌رسانی

يادي ‌از اولين‌ جراحان ‌قلب ‌باز در جهان

مروري بر تاريخچه جراحي قلب

يادي ‌از اولين‌ جراحان ‌قلب ‌باز در جهان

پروفسور معصومعلي معصومي

9در سال 1952 آقاي گيبون با انجام عمل جراحي قلب باز اولين قدم بزرگ را در اين راه پرمشقت برداشت وي با استفاده از پمپ قلب و ريه مصنوعي و كمك از اكسيژناتوري كه نقش ريه را اجرا مي كرد،ْ اولين عمل قلب با كمك دستگاه را انجام داد. اما متأسفانه بيمار وي فوت نمود. در سال 1953 وي سه بيمار ديگر را با اين روش تحت عمل جراحي قلب باز قرار داد. اما متأسفانه از ميان اين افراد فقط يك نفر زنده ماند. مرگ سه بيمار موجب شد كه وي از ادامه اين كار دلسرد شده و در شرايطي كه از زحمات تحقيقاتي چند ساله خود بسيار ناراحت بود به عنوان پزشك عازم جبهه هاي جنگ شد و براي هميشه از دنياي جراحي قلب خداحافظي كرد. اما لقب پدر و بنيان گذار جراحي قلب باز را در تاريخ پزشكي به نام خود ثبت نمود.

 در سال 1954 »”پروفسور والتون ليله هاي«” در دانشگاه مينه سوتاي آمريكا با انجام اعمال جراحي متهورانه اي برروي كودكا ن، اولين سلسله از بيماران را تحت عمل جراحي قلب باز  قرار داد. روش وي متفاوت از ديگران بود. زيرا وي از دستگاه قلب وريه مصنوعي استفاده نكرد. بلكه بجاي دستگاه از انسان ديگري استفاده مي نمود. مثلاً در عمل جراحي اطفال از پدر يا مادر وي استفاده مي کرد. به اين ترتيب با لوله گذاري رگ هاي كشاله ران ( سرخرگ و سياهرگ راني) پدر يا مادر و متصل نمودن اين لوله ها به قلب و رگ آئوت كودك، از قلب و ريه پدر يا مادر كمك مي گرفت و براي بازكردن قلب كودكان به اين وسيله گردش خون موقتي كودك را از طريق يكي از والدين تأمين مي نمود. استفاده از اين روش در آن زمان، بدون شك كاري بزرگ و حيرت انگيز بوده است. زيرا با كوچكترين اختلالي در اين گردش خون جا نبي، جان كودك و حتي پدر يا مادر او به مخاطره مي افتاد. اين روش موسوم شد به جريان خون متقاطع (‍Cross circulation )بزرگترين كار اين پزشك فداكار اين بود كه  وي انجام اعمال جراحي قلب را از اقدامي نمايشي و آزمايشي كه تا پيش از آن فقط در حد انگشت شماري در مراكز پراكنده انجام مي شد، به صورت يك روش مرسوم  و درماني درآورد و تعداد فراواني از بيماري هاي پيچده قلبي را با اين روش تحت عمل جراحي قلب  باز قرار داد. اينجانب نامبرده را چند سال پيش در پرتقال ملاقات کردم. وي كه سن بالايي داشت به علت بيماري تومورگردني در آمريكا تحت عمل جراحي قرار گرفته بود و گر چه توموري در گردنش نبود، اما به علت اين عمل جراحي گردنش كج شده و دچارگردن كجي(تورتي كولي ) شده بود و به سختي گردن خود را نگه مي داشت . درآن سال انجمن جراحان قلب اروپا از وي دعوت كرده بود كه از خاطرات گذشته خود سخن بگويد. ايشان با احساسي شور انگيز از زماني كه با اشتياق اين اعمال جراحي را انجام داده بود سخن مي‌گفت. به خاطر دارم وي گفت وقتي در بيماراني كه سوراخ بين بطني داشتند متوجه شدم كه در برخي از آنان پس از اتمام موفقيت آميزعمل قلب مي ديدم كه قلب فاقد ضربان مي‌باشد لذا به فكر” راه هدايتي” در قلب افتادم و متوجه شدم كه لازم است به جاي ضربان ساز خود به خودي كه در قلب وجود دارد، يك ضربان ساز الكتريكي را به صورت موقت مورد استفاده قرار دهم. لذا از يك مكانيك كه در كنار بيمارستان مينه سوتا به كار مكانيكي مي‌پرداخت در خواست نمودم كه يك وسيله الكتريكي بسازد که  50 تا 60 بار در دقيقه، جريان الكتريكي ضعيفي را توليد نمايد. پس از ساخت اين وسيله توسط سيم آن را به قلب متصل کردم. درنتيجه اين اقدام وي كه با كمك يك مكانيك اتومبيل ساخته شد اولين “»پيس ميكر«” يا ضربان ساز قلب به نام او در دنيا ثبت شد.

پروفسور ليله هاي علاوه براين اقدامات، اولين دريچه مصنوعي قلب را نيز با طراحي خود و بنام دريچه ليله هاي- كاستر ابداع نمود كه در داخل آئورت سينه اي كار مي گذاشت.

مي توان گفت كه وي برجسته ترين جراح قلب دنيا در آن زمان بود. كار بزرگ و جسارت عظيم وي سبب شد كه تعداد زيادي از جراحان مشتاق، جهت يادگيري جراحي قلب عازم مينه سوتا گردند. به طوريكه پروفسور بارنارد از شاگردان او محسوب مي شود. (پروفوسور بارنارد همان فردي است كه اولين پيوند قلب دنيا را، درآفريقاي جنوبي انجام داد). اتفاقاً در ملاقات اينجانب با وي از دوتن از شاگردان ايراني خود به نام پروفسور دانشور و پروفسور عاملي ياد نمود و به خوبي ايران و ايراني ها را مي شناخت.

اين جراح بزرگ كه تحول عظيمي در دنياي جراحي قلب ايجاد نمود سال ها پيش به خالق خود پيوست. روانش شاد و يادش گرامي باد.