منوی دسته بندی
پایگاه‌اطلاع‌رسانی

یادی از بنیان گذار اولین مدرسه دخترانه در کرمانشاه

Dr Soltani

يادي‌ از ‌بنيان ‌گذار ‌اولين ‌مدرسه‌ي‌ دخترانه ‌در‌ کرمانشاه

سيد حسين کزازي شهيد راه علم و آزادي

شهرمن – گروه اجتماعي

بخشي از سخنراني دکتر محمدعلي سلطاني در مراسم بزرگداشت استاد ميرجلال الدين کزازي در خصوص تلاش ها و خدمات بي نظير سيدحسين کزازي در رابطه با حقوق زنان:

k1مرحوم آقا سيد حسين کزازي وآقا سيد احمد کزازي و آقا سيد محمود کزازي مثلث شخصيت دکتر ميرجلال الدين کزازي را تشکيل مي‌دهند. سيد احمد و سيد حسين هر دو دين مرداني بودند که مراحل تحصيل علوم ديني را تا قريب به اجتهاد و استنباط  گذرانده بودند. مرحوم آقا سيد حسين در دوره‌ي دوم و سوم مجلس شوراي ملي نماينده‌ي مردم کرمانشاه بود. وي علاوه بر اين شاعر، بزرگي هم بود. سيد احمد هم در مسائل حزبي و هم در مسائل فکري همفکر سيد حسين کزازي بود. سيد احمد يکي از دوستان بسيار صميمي مرحوم شيخ علي روشن بود، همان که عموي مرحوم آيت ا… حاج آخوند نماينده‌ي مجلس خبرگان و پيش نماز مسجد حاج شهباز خان بود، که درهنگام سخنراني فروغي در مجلس شوراي ملي براي او سنگ پرتاب کرد و زندان ها و بدبختي ها کشيد- در کتاب احزاب سياسي کرمانشاه شرح مبارزات آن مرد بزرگ را آورده ام-. زماني که من براي برخي مسائل که مربوط به خاندان کزازي بود براي تدوين کتاب تاريخ تشيع در کرمانشاه، خدمت اين بزرگ يعني آقا سيدمحمود مي رسيدم، هميشه انبوهي کتاب درکنار اين مرد بزرگ بود و همواره مشغول مطالعه بود. شخصيت دکتر کزازي از اينجا نشأت مي گيرد و عصاره‌ي اين شخصيت ها در وجود ايشان متجلي شده است. مرحوم ميرزا نصرا… خان جام جم -روزنامه نگار و از اعضاي فعال حزب دموکرات در کرمانشاه که بارها از ترور جان به در برده بود- پس از ترور سيد حسين کزازي دو بيت در رثاي ايشان سروده است:”در وطن خواهي و آزادي و ايران پروري، چند گويي ملک ايران چون خياباني نداشت/ برخياباني نظر کردي به کزازي نگر، تا نگويي آن شهيد نامور ثاني نداشت”. آيا ميرزا نصرا…خان اين دوبيت به خيره گفته است؟ حاشا و کلا که چنين مرد سياست مدار و انديشوري سخن به خيره بگويد. شيخ محمد خياباني در تبريز ليدر حزب دموکرات بود و سيد حسين کزازي در کرمانشاه ليدر اين حزب بود. او در تبريز روزنامه‌ي تجدد را سردبيري مي کرد و با مرحوم محمد تقي رفعت براي اين روزنامه مي نوشت، و مرحوم سيد حسين کزازي در کرمانشاه با همکاري مرحوم صديق دفتر، سنندجي و مرحوم رهبر، روزنامه‌ي بيستون را رهبري مي کردند و مي نوشتند و هر دو از فعالان درجه يک دفاع از حقوق زنان بودند. کساني که به پوسته گرايي و قشري گري در جامعه ما مشهور هستند، فضا را براي آنها که براي زنان، شخصيتي آن گونه که رسول خدا براي زن قائل بود، تنگ کردند و خياباني را در تبريز کشتند و سيدحسين کزازي را در کرمانشاه. در کرمانشاه سه نفر به عنوان مدافع حقوق زنان فعاليت مي کردند که هر سه را ناکام کردند. يکي  معاضدالملک بود که قصد داشت اولين مدرسه‌ي دخترانه را پايه گذاري کند و دوم سيد حسين کزازي، که هر دو را به قتل رساندند و سوم ميرزا نصرا… محمديه طبيبي که مدرسه‌ي دخترانه‌ي ناموس را بنا نهاد و به سبب کارشکني قشريون ناکام ماند. متأسفانه امروز رسانه هاي ما براي جوانان اين مسائل را تجزيه و تحليل نمي کنند. اين درد بزرگي است که مردم گرانقدر تبريز تا به حال 2جلد کتاب معتبر در مورد شيخ محمد خياباني نوشته اند اما ما درباره‌ي سيد حسين کزازي حتي يک برگ سند نداريم! تمامي اسناد، سخنراني ها، مطالب، پرونده و آثار خياباني حتي برگ برگ روزنامه‌ي تجدد موجود است اما در يک کتابخانه‌ي معتبر جهاني يعني کتابخانه‌ي کنگره، يک برگ روزنامه‌ي بيستون را نمي توانيم پيدا کنيم؟! چرا نام سيد حسين کزازي را بايد از روي مدرسه‌ي کزازي بردارند نام يک مرد سيد، ديندار و روحاني؟! مردي که در سرآغاز مشروطيت تلاش کرد که کلمه‌ي ضعيفه و کمينه را به کلمه‌ي خانم تبديل کند؛ کاري که جمهوري اسلامي انجام داد. اگر سابقه‌ي اين کلمات را جستجو کنيد مي بينيدکه از زمان مشروطيت در روزنامه هاي صوراسرافيل، روزنامه‌ي مساوات و روزنامه‌ي ايران نو، کلمات کمينه و ضعيفه به خانم و خواهر تغيير مي کند. غير از پوسته گراياني که در شهر ما وجود داشتند، و اين چراغ ها را خاموش مي کردند و خاموش مي کنند، از سمت ديگري هم مرحوم کزازي در فشار بود،  و آن خط تندرو حزبي بود که خودش رهبر آن بود! کساني که پيرو بلشويک روسيه بودند، با آزادي زنان مخالف بودند؛ آنها مي گفتند خلأ بين خانه و کارخانه را کمپ سرمايه داري اروپايي ايجاد کرده است و اين مسأله‌ي دفاع از آزادي زنان بومي نيست و واردات جهان سرمايه داري است؛ همچنين دفاع از حقوق زنان مبارزات ما را با چالش روبه رو مي کند. از آن زمان بود که ترکيب “زن خانه دار “ايجاد شد. زن خانه دار يک ترکيب بلشويسمي است. با تأسيس اولين مدرسه نسوان، از روي تعصبات پوسته گرايي فتواي مرگ اين بزرگ را صادر کردند و افرادي که عامل مرگ اين بزرگ مرد يعني سيدحسين کزازي بودند- همانطور که در تاريخ کرمانشاه به صراحت نوشته ام- بعداً به دربار پهلوي دوم هم رسيدند. خدماتي که سيدحسين کزازي به اين سرزمين کرده است را فهرست وار برمي شمرم: اولين مدرسه و دانشگاه فرهنگيان را بنيان گذاشت؛ در آن زمان آموزگار تعليم ديده نداشتيم، انسان هاي فاضلي بودند که حتي با مقدمات و گاه منتهيات علم حوزه اي هم آشنا بودند و مي توان گفت از تحصيلکردگان امروز پيش تر بودند اما مدرک نداشتند و طبق مصوبه بايد براي تدريس تعليمات متوسطه و يا عالي را طي مي کردند لذا سيد حسين کزازي اولين دانشگاه فرهنگيان را در کرمانشاه بنياد نهاد. اولين مدرسه‌ي نسوان را مرحوم سيدحسين کزازي همراه با مدرسه اي که آقابيگم دختر مرحوم حاج شيخ هادي نجم آبادي در تهران و همچنين مرحومه صفيه يزدي همسر آقا محمد حسين يزدي مجتهد تهران، بنيان گذاشتند، در کرمانشاه تأسيس کرد. اولين کسي که براي حمايت از دانش آموزان بي بضاعت بنيادي قرار داد، مرحوم سيدحسين کزازي بود. وي همچنين اولين مدرسه‌ي نظام بعد از دارالفنون را در کرمانشاه بنياد گذاشت و مديريت کرد که پس از او تبديل شد به دو مدرسه‌ي شاپور و کزازي.