منوی دسته بندی
پایگاه‌اطلاع‌رسانی

جدال نان

photo-shahreman 03

در ميزگرد “شهرمن” مطرح شد:

تعريف ‌مشخصي ‌براي‌ کودکان ‌کار ‌وجود ‌ندارد

شهرمن-گروه جامعه

اجبار تن دادن به کار کودکان در جامعه، تعريف کودک کار و کودک خياباني، نقدي بر هدر رفتن بودجه و امکانات توسط سازمان‌ها و نهادهايي که اطلاع کافي در خصوص تفاوت ميان کودک کار و کودک خياباني ندارند، سه بحث مهم در ميزگردي بود که در دفتر نشريه”شهرمن” برگزار شد. در اين نشست پيشنهاد شد جلسات ديگري هم در خصوص زواياي مختلف معضل کودکان کار و خياباني برگزار شود .

مريم ثابتي مشاور معاونت اجتماعي نيروي انتظامي کرمانشاه، دکترآرزو محرابي روانشناس و معاون اجرايي سازمان مردم نهاد جبه‌ي نجات کودک، نشمي يدي مديرعامل مؤسسه‌ي خيريه‌ي حضرت علي اصغر(ع)، مهرداد کرمي دبير سازمان مردم نهاد جبه‌ي نجات کودک و عاطفه ظاهري مسئول آموزش کودکان کار در مؤسسه‌ي خيريه‌ي حضرت علي اصغر(ع)، کارشناسان شرکت کننده در اين ميزگرد بودند. دکتر ساجده واعظ زاده جامعه شناس و عضو هيأت علمي سازمان جهاد دانشگاهي کرمانشاه نيز به صورت آنلاين در اين بحث مشارکت کرد و نظر خود را ارائه نمود.

کار کودکان آري يا نه؟

پيمان نامه‌ي حقوق جهاني کودک، در سال 1373 به صورت مشروط توسط کشور ما  پذيرفته شد اما هنوز اقدام قابل توجهي در اين زمينه صورت نگرفته است. طبق ماده‌ 32 اين پيمان نامه، کودکان مي‌توانند کار کنند اما بايد شرايط سني مناسبي داشته باشند و کار آنها نبايد مانع رشد مناسب جسمي و رواني آنها شود. معاون اجرايي سازمان مردم نهاد جبه‌ي نجات کودک، با بيان اين مطلب گفت: در ماده‌ي 79قانون کار نيز به کار گماردن افراد کمتر از 15 سال تمام ممنوع است، امادر پيمان نامه آمده است که کشورها بر حسب موقعيت فرهنگي و اقتصادي مي توانند با توجه به شرايط جسمي و رواني کودک به او اجازه‌ي ورود به کار دهند.

آرزو محرابي، افزود: اگر به کار گرفتن کودک زير 15سال توسط کارفرماي غريبه باشد غيرقانوني است اما اگر کارفرماي کودک خويشاوند نزديک او باشد مانعي ندارد. مشاور معاونت اجتماعي نيروي انتظامي کرمانشاه نيز در اين ميزگرد اظهار داشت: من سالهاست با پايگاه بهزيستي در محله‌ي جعفرآباد همکاري مي کنم و با کودکان کار آشنا هستم. به زبان ساده مي گويم که “فقر”، مهمترين عاملي است که باعث مي شود انسان ها در زمان کودکي به سمت کارکردن کشيده شوند.

مريم ثابتي افزود: تا زماني که فقر هست نمي توان انتظار داشت کارکردن کودکان خاتمه يابد.

 دبير سازمان مردم نهاد جبه‌ي نجات کودک در ادامه‌ي اين بحث، با اشاره به اينکه در کنوانسيون ممنوعيت و اقدام فوري براي محو بدترين اشکال کار کودک، انسان از نطفه تا 18 سالگي کودک محسوب مي شود، گفت: بر اساس اين قانون کودک اجازه‌ي کار دارد مگر آنکه اين کار طوري باشد که از وزن خودش سنگين تر و از حجم فعاليت خودش بيشتر باشد که در اينصورت اين کار غيرقانوني است.

وي حذف کار کودکان را در جامعه بسيار سخت دانست و متذکر شد: بايد در نظر گرفت ما در برهه اي از زمان زندگي مي کنيم که عده‌ي زيادي از کودکان مجبور به کار کردن هستند، پس بايد بين بد و بدتر انتخاب کرد. من به شما مي گويم الان کودکي در يکي از محله هاي حاشيه نشين زندگي مي کند که در پنج سالگي تن فروشي مي کند! يا کودکاني هستند که در سنين پايين توزيع کننده‌ي مواد مي‌شوند! آيا بهتر نيست اين کودكان در يک کارگاه توليدي مثل نجاري کار کنند؟ درست است که اين کار براي آنها سنگين است اما از کارهاي نامتعارف و غير قانوني و غيراخلاقي بهتر است. عاطفه ظاهري مسئول آموزش کودکان کار در مؤسسه‌ي خيريه‌ي حضرت علي اصغر (ع) در اين ميزگرد، کودکان کار را بسيار باهوش دانست و گفت: آنها از هوش هيجاني بالايي برخوردارند اما به خاطر والدين ناشايست يا فقر مجبورند تن به کار بدهند و از تحصيل باز بمانند.

تفاوت کودک کار با کودک خياباني

کارشناسان شرکت کننده در اين ميزگرد، قدم اول را در بررسي معضل کودکان کار و خياباني، تعريف جامعي از اين دو مبحث عنوان کردند.

آرزو محرابي در تعريف اين دو گروه بيان داشت: کودکان کار کودکاني هستند که قبل از سن قانوني به کار گمارده مي شوند. اين کودکان داراي خانواده هستند اما بنابر شرايطي مانند داشتن والدين خوانده، وضعيت بد معيشتي، والدين معتاد و… مجبور به کار کردن مي شوند. اين روانشناس ادامه داد: کودکاني که در خيابان کار مي کنند نيز خود دو دسته اند: کودکاني که در خيابان کار مي کنند اما به مدرسه مي روند و به خانواده تعلق دارند؛ دوم کودکاني خياباني که نه به خانواده تعلق دارند و نه تحصيل مي کنند و در معرض هرگونه سوء استفاده اي قرار مي گيرند.

مديرعامل مؤسسه خيريه‌ي حضرت علي اصغر(ع) نيز در تعريف کودکان کار و خياباني اظهار داشت: کودکان کار يا از خانواده‌ي بدسرپرست هستند يا از خانواده هاي بي سرپرستي که پدر فوت شده و مادر تأمين معاش خانواده را برعهده دارد. پس کودک کار خانواده دارد ولي کودکان خياباني نه خانواده دارند و نه سرپرست و در جامعه رها شده اند و کارتون خواب هستند و در معرض بسياري از آسيب ها قرار دارند. نشمي يدي افزود: کودکان کار حتي به نوزاد شيرخواري که در آغوش مادر در حال تکدي گري، خوابيده است نيز گفته مي‌شود.

 مشاور معاونت اجتماعي نيروي اتظامي کرمانشاه، در ميزگرد مذکور، کودک خياباني را يک پديده‌ي پنهان در جامعه دانست و خاطر نشان کرد: پديده‌ي کودکان خياباني را نمي توان به راحتي تشخيص داد، تميز دادن کودک کار و کودک خياباني کار بسيار دشواري است و صاحب نظران در اين خصوص اتفاق نظر ندارند.

عضو هيأت علمي سازمان جهاد دانشگاهي هم با بيان اينکه وضعيت کودکان کار در کرمانشاه واضح و مشخص نيست اظهار داشت: نه آماري در اين خصوص وجود دارد و نه ويژگي هاي معيني براي آنها تعيين شده است. ارزيابي دقيقي هم از اقدامات و فعاليت هاي صورت گرفته براي آنها، وجود ندارد. بنابر اين اولين قدم براي ساماندهي کودکان کار در کرمانشاه شناسايي و اطلاع از خصوصيات آنهاست.

دکتر ساجده واعظ زاده، ادامه داد: بر اساس مطالعات صورت گرفته در مناطق ديگر کشور، سه دسته کودک کار وجود دارد.

اين جامعه شناس بيان داشت: کودکاني که با خانواده خود ارتباط دارند و براي کسب درآمد در خيابان به کار مي پردازند، کودکان داراي خانواده اما بدون ارتباط با آنها و کودکان يتيم و بي سرپرست.

وي متذکر شد: لازم است از طرف مسئولين تعريف دقيقي از کودک کار ارائه گردد.

هدر رفت بودجه

يکي از موارد مهمي که در اين نشست مطرح شد، اجراي برنامه هايي است که به دليل عدم وجود شناخت و تعريف منسجمي از کودک کار و کودک خياباني، با شکست مواجه مي شوند و تنها موجب هدر رفت بودجه مي شوند.

دبير سازمان مردم نهاد جبه‌ي نجات کودک در اين‌باره معتقد است: بودجه‌ي خوبي در کشور براي مقابله با آسيب هاي اجتماعي وجود دارد اما به درستي هزينه نمي گردد. مهرداد کرمي گفت: تعريف درستي از کودکان کار و خياباني نه براي سيستم هاي اجرايي کشور -که مجموعه هاي مسئول اين گروه هستند- نه براي سازمان هاي مردم نهاد و نه براي عموم مردم جا نيفتاده است. اين فعال اجتماعي تأکيد کرد: اگر نتوانيم اين دو گروه را به درستي بشناسيم و از هم تفکيک کنيم، هر طرحي ارائه دهيم در اجرا به مشکل مي خورد.

وي افزود: به طور مثال در کرمانشاه دفتري براي کودکان خياباني وجود دارد و به ظاهر هم اين مرکز توجيه خوبي دارد و بودجه قابل قبولي هم در اختيارش است. اما وقتي اين سيستم شروع به کار مي کند و عده اي کودک کار به عنوان کودک خياباني توسط نهادهاي مربوطه جمع آوري و تحويل اين مرکز داده مي شوند، و بنابراين مي شود که تا 40 روز در قرنطينه نگه داري شوند، مي بينيم که پس از دوسه ساعت اين کودکان دوباره رها مي گردند چون مادر يا پدرشان به عنوان ولي دم مراجعه مي کند و کودک را باز پس مي گيرد. در اين حالت يک پروژه بزرگ براي کودکان خياباني با يک فرآيند دو سه ساعته زير سوال مي رود چون ما هنوز نتوانسته ايم کودک کار و خياباني را از هم تميز دهيم. هر وقت اين تعريف مشخص شد آنوقت مي توانيم برايش طرح و برنامه بدهيم.

آرزو محرابي هم ارائه تعريفي دقيق از کودکان کار را جهت ساماندهي آنان حياتي دانست و بيان داشت: متأسفانه هنوز تعريف درستي که همه‌ي صاحبنظران برآن توافق داشته باشند از کودکان کار و خياباني ارائه نشده است.

آیا کرمانشاه کودک خياباني دارد؟

چون تفکيک کودکان کار از کودکان خياباني کار دشواري است به درستي نمي توان قضاوت کرد که در استان کرمانشاه کودک خياباني وجود دارد يا نه؟ و آيا تعداد آنها آنقدر هست که قابل اعتنا باشد؟ آيا مشکل استان ما  در رابطه با حضور کودکان در خيابان ها به کودکان کار بر مي گردد يا کودکان خياباني؟

آرزو محرابي در اين رابطه معتقد است: در کرمانشاه کودکان خياباني هم داريم و آنها توسط باندهايي هدايت و براي اعمال مجرمانه به کار گرفته مي‌شوند. اين روانشناس اظهار کرد: اين باندها پاتوق هايي دارند و رديابي آنها غيرممکن و يا بسيار سخت است.

اما نشمي يدي نظري مخالف آرزو محرابي دارد. وي گفت: در طول هفت سال فعاليتي که در اين حوزه داشتم تا کنون با شواهدي مبني بر وجود چنين باندهايي در کرمانشاه برخورد نکرده ام؛ اما طي اين مدت با يکي دو دختر نوجوان که بدون سرپرست در شهر رها شده بودند برخورد کرده ام. يکي از آنها مادر نداشت و پدرش هم در زندان بود و هرشب را درجايي مي گذراند و با تکدي گري زندگي مي کرد.

ديگرکارشناسان حاضر در ميزگرد در خصوص وجود يا عدم وجود کودکان خياباني در کرمانشاه اظهار نظر نکردند اما همه متفق بودند که مشکل اصلي در کرمانشاه ساماندهي کودکان کار است.