منوی دسته بندی
پایگاه‌اطلاع‌رسانی

کودکان داراي اختلالات يادگيري باهوشند

Ekhtelal

بنفشه رضايي

متاسفانه در اذهان عمومي، اختلالات يادگيري به دليل آنکه عملکرد ضعيف دانش آموز را رقم مي زند با عقب ماندگي تحصيلي و ذهني مساوي قلمداد مي شود. آزيتا چهري کارشناس ارشد روانشناسي و استاد دانشگاه آزاد اسلامي واحد کرمانشاه، اختلالات يادگيري را اينچنين تعريف مي کند: «اختلالي که دانش آموزان مبتلا به آن با وجود داشتن هوش عادي و يا بالاتر در برخي دروس و عموماً يک درس داراي مشکل باشند و بدون آموزش هاي ويژه قادر به تحصيل نباشند.»

ضعف روخواني، اختلال درتوانايي شناختن حروف، نارسا خواني، ناتواني درمفاهيم ساده رياضي، ناتواني در درک نمادها، مشکل درانجام عمليات ساده رياضي، اشتباهات دستوري، اشتباه در نقطه گذاري، بد خطي و … مشکلاتي است که کودکان دچاراختلال يادگيري با آن مواجه هستند.

اما چرا اين اختلال گريبانگير برخي کودکان مي‌شود؟ چهري در اين باره مي گويد: «توانايي‌هاي رياضي، توانايي خواندن و نوشتن و… مهارت هاي بسيار پيچيده اي هستند که به بيش از يک فرآيند روانشناختي مربوط مي‌شوند به همين دليل نمي توان علت واحدي براي اختلالات يادگيري در نظر گرفت. اما طبق تحقيقات، عوامل ژنتيکي، عوامل قبل، بعد و زمان تولد، عوامل بيولوژيکي و محيطي و عوامل مربوط به رشد مي توانند دست به دست هم يا به تنهايي منجر به ايجاد اين اختلال شوند.»

اختلالات يادگيري غني و فقير نمي شناسد و ممکن است در هر قشر و طبقه اي از جامعه بروز کند، اما  کارشناس اين گزارش عقيده دارد: «غناي شناختي در خانواده و محرک هاي شناختي که ايجاد خلاقيت مي کنند مي تواند بر انگيزاننده تفکر کودک و رشد شناختي وي باشند.»

يعني به زبان ساده تر هر چه دور و بر کودک پر باشد از کتاب، اسباب بازي، بازي هاي فکري ، امکانات ديدن محيط هاي مختلف و بزرگتر هاي با حوصله ، مي توان اميدوار بود که اين مشکل به سراغ چنين کودکاني نيايد.

تشخيص 

اين دانش آموخته روانشناسي در خصوص چگونگي تشخيص وجود اختلالات يادگيري در کودکان مي گويد: «اولين قدم براي شناسايي اين اختلال، گرفتن آزمون هوش و همچنين در نظر گرفتن پيشرفت تحصيلي دانش آموز مي باشد. اگر بين اين دو اختلاف وجود داشت احتمال وجود اختلال يادگيري زياد مي شود ولي بايد توجه داشت در بررسي اين اختلال مي بايست عوامل جسمي مانند نقص بينايي، شنوايي، سوءتغذيه و ديگر مشکلات جسمي و همچنين عوامل محيطي، تجربه هاي تلخ، مشکلات خانوادگي، ميزان انگيزه و برخورداري از آموزش، و… را کاملاً کنار گذاشت؛ زيرا ممکن است عملکرد ضعيف دانش آموز در مدرسه نتيجه اين عوامل باشد نه وجود اختلالات يادگيري.»کودکان مبتلا به اختلالات يادگيري بي توجه، بي قرار و بي دقت هستند و گاهي نيز برخي از آنها گوشه گير و بسيار آرام و منزوي نشان مي دهند. روانشناسان معتقدند کودکاني که شلوغ ترند و بيشتر خودشان را به معلم نشان مي دهند، نسبت به کودکان گوشه گير که کمتر جلب توجه مي کنند شانس بيشتري براي معرفي به مشاور و در نتيجه بهبودي دارند و براي معلم دردسر ساز نيستند،

درمان

آزيتا چهري در خصوص نقش والدين در درمان کودکان مبتلا به اختلال يادگيري مي‌گويد:«پس از اينکه معلم در جلسه اي محرمانه مشکل را به والدين اطلاع داد گام بعدي را  براي درمان آنها بر مي دارند، پدران و مادران دلسوزي که مشکل فرزندانشان را مي پذيرند و از سرزنش و تحقير آنان پرهيز مي کنند و با مراجعه به متخصصان و مشاوران ذيصلاح و تحمل مشکلات و سختي هاي درمان، آينده کودکانشان را نجات مي دهند.»

وي دو نوع درمان دارويي و روانشناختي را در بهبود کودکان مبتلا به اختلالات يادگيري مؤثر مي داند و به والدين نويد مي دهد: «مراکز درمان اختلالات يادگيري مي توانند طي چند جلسه نشست تخصصي و جلسات بازتواني زمينه بهبود کودکان داراي اختلال را فراهم آورند و کودک را تحت آموزش هاي ويژه اي قرار دهند. اين دانش آموزان مي توانند در مدارس عادي و در کنار ساير دانش آموزان تحصيل کنند زيرا حضور آنها در اين مراکز خللي در حضور شان در مدرسه ايجاد نمي کند.»