منوی دسته بندی
پایگاه‌اطلاع‌رسانی

مي‌توان‌ ام‌ اس‌ را‌ با‌ سرما خوردگي‌ مقايسه‌ کرد!

شهرمن / شماره 48 / 22 خرداد 1397

ms

گفتگو با ورزشکاري که بيماري ام اس را شکست داد

مي‌توان‌ ام‌ اس‌ را‌ با‌ سرما خوردگي‌ مقايسه‌ کرد!

هميشه با افتخار مي گويم بيماري ام اس دارم و خيلي راحت بر آن غلبه کرده ام

شهرمن- مينا بهرامي تبار

ام اس بيماري است که در ميان عموم مردم ناتواني و از کار افتادگي را تداعي مي‌کند. اما در واقع اين بيماري ترسناک نيست. ام اس محدوديت نيست. حتي شايد بتوان گفت بيماران خودشان تا حدودي انتخاب مي کنند ويلچر نشين باشند يا ورزشکار! اصغر مريديان 32 دارد و 19 سال است که با بيماري ام اس مبارزه مي کند و تا  اينجا آن را مغلوب خود کرده است. اگر اين گفتگو را بخوانيد جملات قبل را درباره‌ي بيماري ام اس باورپذير تر مي يابيد.

-عبور از مرز بيماري و تبديل به يک ورزشکار شدن کار ساده اي نيست. چطور به اين نقطه رسيديد؟
وقتي فهميدم ام اس دارم،  اجازه ندادم نااميد نشوم. در خودم ديدم که مي توانم ورزش کنم. ورزش را از پياده روي شروع کردم و به اين باور رسيدم که مي توانم کوهنوردي را هم انجام دهم. سخت بود اما شدني بود. مي خواستم به مردم بگويم مي‌شود اين بيماري را شکست داد. هدفم ازانتخاب کوهنوردي هم اين بود که نشان دهم ام اس محدوديت نيست. ام اس ناتواني نيست. همه مي توانند ورزش کنند هرکس به اندازه توانايي خودش. حتي دوچرخه ثابت هم درمنزل داشته باشي و کار کني ورزش حساب مي شود.

– چطور شد که قله هاي کرمانشاه را گذاشتيد و به قله هاي تهران صعود کرديد!؟
خيلي تلاش کردم که ورزش را با انجمن ام اس استان شروع کنم اما متأسفانه استقبال نکردند. سال 93 حرف هاي زيادي براي گفتن داشتم. مي خواستم به افرادي که با اين بيماري درگير هستند کمک کنم. چندين مطلب هم نوشتم ولي هيچ حمايتي از طرف انجمن استان نشد. درکل بگويم هيچ استقبالي ازطرف استان از من نشد. حتي دريغ از يک همراهي کوچک…
مردم کوچه و بازار خيلي لطف داشتند و به من حسابي روحيه مي دادند. اما هيچ همراهي از طرف انجمن نداشتم. با توجه به شرايط انجمن استان مجبور شدم کوهنوردي را با انجمن ام اس تهران شروع کنم و واقعاً هم در اين راه مديون خانم محرم‌زاده و آقاي عظيمي هستم که برايم سنگ تمام گذاشتند. پزشک معالجم هم جناب آقاي افشاري در اين ده سال خيلي به من روحيه دادند.

-صعود به کدام قله ها را تجربه کرده ايد؟
خدا را شکر در سال 93 توانستم به قله هاي توچال با ارتفاع حدود 3هزار و 100 متر ارتفاع  و کلون بستک با ارتفاع 4هزار و 200 متر صعود کنم. چندين بار هم به قله‌ي توچال رفته ام و با انجمن کوهنوردي شهرستان صحنه هم صعود به قله‌ي يخچال همدان را تجربه کردم گرچه سخت بود اما انجامش دادم.

-چقدر به معجزه‌ي ورزش و اراده در بهبود يا کنترل بيماري ايمان داريد؟
با تمام وجود اين را قبول دارم و حسش کرده‌ام. ورزش، پياده روي درطبيعت، يک موسيقي انرژي بخش اين ها همه براي بهبودي بيماري ام اس خيلي مؤثر هستند. به نظرمن هر انساني به اندازه توانايي خودش مي تواند ورزش کند اما بايد خودش بخواهد.
ام اس ناتواني نيست با اميد داشتن مي شود در هر شرايطي به خيلي از چيزها رسيد.

-وحرف آخر:
به نظرم ام اس را مي توان با سرماخوردگي  يا  با ويلچر و يا صعود به قله دماوند مقايسه کرد. بستگي به نوع نگاه افراد به ام اس دارد. باور کنيد، نيروي آدمي بيکران است و هيچ کاري از اراده آدمي خارج نيست. روح شما قدرت صعود به ماورا را دارد و اين را به همه مي گويم که شما هم مي توانيد تمام باورهاي خود را از ته دل باور کنيد تا زندگي شما را باور کند.
خيلي از مردم را ديده ام که با ويلچرشان زندگي مي کنند، بعضي ها با عصايشان زندگي مي کنند. ديدم و فهميدم که مي توان با ام اس هم زندگي کرد. اين بيماري چيزي نيست. هفته اي يک بار آمپول زدن چيزي نيست. من توانسته ام خيلي عادي زندگي را ادامه دهم.
هميشه با افتخار گفته ام و مي گويم که ام اس دارم و خيلي راحت بر آن غلبه کرده ام.