منوی دسته بندی
پایگاه‌اطلاع‌رسانی

سوارکاري ‌اقتصادي ‌ترين ‌ورزش ‌ايران

شهرمن / شماره 50 / 09 مرداد 1397

 

گفتگو با عبدالجليل غيادي از فعالين صنعت اسب

 

سوارکاري ‌اقتصادي ‌ترين ‌ورزش ‌ايران

 

 

 

 

Dr A_Ghyadiشهرمن – “عبدالجليل غيادي” پزشک اهل گميش تپه استان گلستان، 24 سال پيش به منطقه “جرگلان” واقع در خراسان شمالي اعزام مي‌شود تا به اهالي آن ديار خدمات پزشکي ارائه کند اما پس از پايان دوره حضورش همان جا ماندگار مي شود. وي پس از عزيمت به جرگلان علاقه مند به پرورش اسب مي شود و در حال حاضر بيش از 50 اسب اصيل ترکمن را پرورش داده است.

او عضو انجمن ملي نژادي اسب اصيل ترکمن است. غيادي و ياران اسب تركمن در زلزله‌ي 7/3 ريشتري سرپل ذهاب با حراج اسب هاي زيباي خود و تخصيص درآمد حاصل از آن به نفع هم‌ميهنان زلزله زده و ارسال ده ها دستگاه کانکس، مايحتاج اوليه و کمک‌هاي نقدي کاري کردند کارستان. گفتگوي ما را با  دکتر عبدالجليل غيادي در حاشيه‌ي برگزاري اولين اسبواره‌ي انجمن نژادي اسب کرد در خصوص انجمن بخوانيد.

-صنعت اسب در اقتصاد و فرهنگ کشور ما چه جايگاهي مي تواند داشته باشد؟

 اصولاً در تاريخ تمدن ما اسب و ابريشم نقش اساسي دارد زيرا که جاده ابريشم و اسب نقش مهمي داشته اند که مي توان در سنگواره ها و حجاري ها و حتي ضرب المثل‌ها و غيره آن را مشاهده کرد. امروز اسب به عنوان يک نماد پررنگ که برخلاف گذشته که يک اسب جنگي چاپار يا اسب معيشت بوده، نقش پررنگي دارد و با اينکه هنوز ظرفيت هاي اصلي خودش را نتوانسته شکوفا کند، يک نقش اساسي دارد و آن هم نقش فرهنگي_ ورزشي است. از طرفي هم مي توان به جرأت  گفت از ميان تمام ورزش‌هاي موجود در ايران اقتصادي ترين ورزش است. اگر يک ورزش اقتصادي را در نظر بگيريم بايد ببينيم اقتصاد ورزشي چيست. امروزه دنياي ورزش جداي از سياست، اقتصاد و فرهنگ نيست. مخصوصاً کشور ما که علاوه بر بنيان هاي ورزشي نه تنها به عنوان يک بعد بايد جلو رود بلکه از ورزش به عنوان يک حربه اقتصادي و اشتغالزا استفاده کند. اسب کرد، ترکمن، عرب( اصيل خوزستان)، کاسپين، همه اين ها ميراثي هستند که از گذشته به دست ما رسيده است؛ گذشته اي که مملو از حرکت، فرهنگ و ورزش است و تمدن.

-چطور مي توان صنعت اسب ايران را به جايگاه واقعي اش رساند؟

مي توان با بها دادن به اسب ايراني خودمان به طرف يک اقتصاد ورزشي، يک برند پيشرفت و با داشتن يک برنامه‌ي درست و استاندارد و رفتن به طرف کاربري‌هاي اسب ايراني که مي تواند معيشتي و توريستي باشد، در دنيا حرفي براي گفتن داشت. همچنين امروز اهميت اسب در دنياي رقابت هاي ورزشي برهمه روشن است.  بايد توسط اساتيدي همچون بابک شکي خاني به استانداردهاي موجود در فدراسيون جهاني سوارکاري، مراجعه شود و مثلاً موجوديت اسب کرد را انطباق دهند که اسب کرد در ورزش چه جايگاهي دارد و قطعاً هم جايگاهي دارد.

-آينده‌ي انجمن هاي مردمي فعال در حوزه‌ صنعت اسب را چگونه ارزيابي مي کنيد؟

امروزه در صنعت اسب ايران يک نقطه عطف مي بينيم و آن اين که اولين بار است اسب واره ها و جشنواره ها توسط انجمن نژادي اسب انجام مي شود. اميدواريم به زودي شاهد باشيم که اتحاديه انجمن هاي اسب هاي ايراني در قالب اتحاديه انجمن‌هاي نژادي اسب ايراني تشکيل شود و در قالب انجمن صنفي پرورش دهندگان اسب ايراني هم کاري اقتصادي و هم کار تحقيقاتي و اصلاح نژادي انجام دهند. انجمن نژادي اسب کرد اولين انجمن نژادي اسب کرد است که رسميت يافته و به برگزاري اين اسبواره اقدام کرده است. در کنارش انجمن نژادي اسب ترکمن ايرانيان، کانون اصيل اسب يزد، کاسپين و دره شوري هم فعاليت مي کنند. به طور مثال خروجي اين اسب واره که به همت اعضاي محترم و بامرام و کوشا و متعهد برگزار شده است در آينده به سرعت به سمت جشنواره ها و حراج ها خواهد رفت. با کمي همت مي توان خروجي اين اسبواره ها را به عنوان سنبلي از اسب هاي ايراني، کاربري اقتصادي از اين اسب گرفت.

-برگزاري اين جشنواره ها چه تأثيري درفرهنگ جامعه دارد؟

 نه تنها گروه‌هاي حرفه‌اي تخصصي و گروه‌هاي هدف از اين جشنواره ها لذت مي‌برند بلکه همانطور که در اين جشنواره مي بينيد گروه‌هاي عمومي جامعه هم با اين نشاط در اينجا گرد آمده اند و لذت مي‌برند. دليلش تاريخي است و اگر به گذشته برگرديم مي‌بينيم هيچ خانه اي نبوده که درمنزل آن اسب بسته نشده باشد و خانه‌اي نبوده که از اسب کاربري نگيرد يا براي معيشت بوده و يا براي شخم و کشاورزي و يا براي مسافرت و به ندرت مسابقه. پس وقتي خانواده ها در کاربري روزمره شان آنقدر از اسب استفاده مي کردند اين به نسل هاي بعدي آنها نيز منتقل شده است.

-در خصوص اصلاح نژاد اسب هاي ايراني آيا مي توان گفت به پيشرفت هايي دست يافته ايم؟ کرمانشاه در اين زمينه چه ظرفيت هايي مي تواند داشته باشد؟

متأسفانه در کشور ما توليد اصلاحي به صورت جدي شروع نشده و اين وظيفه‌ي تحقيقات امور دامي وزارت جهاد کشاورزي است که با کمک مرکز اصلاح نژاد کشور با همکاري انجمن هاي نژادي از جمله انجمن نژادي اسب کرد و شورا يا کميته هاي تخصصي خبرگان سوارکاري کشور بتوانند اين کار را به انجام برسانند. البته براي تبيين کاربري اسب، اساتيد نمي توانند فقط با ديدن نظر بدهند، اين به يک تست پرفورمنس و تست حداقل 100 روزه بسيار دقيق در ميدان ها نياز دارد. دنيا همين راه را رفته است. در اين بررسي اسب و کاربري هاي آن را مشخص مي کنند و آنهايي که نقص ژنتيکي و عيب اندام-حرکتي دارند را حذف مي کنند و آنهايي که قابليت ويژه‌اي دارند با تعيين ژن هاي برتر تحت نظر اساتيد در پروسه‌ي اصلاح نژاد وارد مي شوند. در اينصورت مي شود به آن گفت ارتقاء کمي و کيفي اصلاحي.

وقتي از تست پرفورمنس صحبت مي‌کنيم نرم افزار و ايده مشخص است. فن و تکنولوژي روشن است ولي در خصوص سخت‌افزار بايد گفت اولين سخت افزار کار ميادين هستند. اين ميدان بايد استاندارد باشد و براي اينکه از تست پرفورمنس استفاده کنيم بايد با استانداردهاي دنيا منطبق باشيم و اگر ديديم انطباق ندارد خاصيت ويژه اسب هاي خودمان را در نظر مي گيريم و توسط اساتيد براي آنها ديسيپلين مي‌نويسيم اين کار ساده اي براي اساتيد است. اطمينان هم دارم حتي اگر مشاور خارجي هم لازم باشد امکاناتش را داريم و بايد اين کار را انجام داد.

امروز  اين مردم را که از چشم هايشان شوق و اميد مي باريد ديدم. اين نشان از نقش جوانان است که در اين عرصه فعاليت مي‌کنند. استان کرمانشاه ظرفيت پذيرش بالاي علمي را دارد و مطمئن هستم با کمک سازمان جهاد کشاورزي کرمانشاه و انجمن ها و خبرگان و سوارکاران قديمي اتفاقات خوبي در اين استان مي افتد.

-چرا ميان فعالين حوزه‌ي اسب و انجمن ها به خصوص در شهرستان هاهمدلي وجود ندارد؟

ما بايد محور اتحاد را تعريف کنيم يعني يک بستري را فراهم کنيم که اگر اين بستر تدوين شد همگي آنرا بپذيرند. اينجا نقش ديتابيس اساسي که وزارت جهاد به عنوان حاکميت و مسئول صيانت قانوني اين کار بايد ديتابيس را خودش به دست بگيرد و تثبيت کند و به دست انجمن ها بدهد و آن وقت اعتماد به وجود مي آيد. وقتي تست پرفورمنس براي همه‌ي اسب ها مي گذاريد چون براي همه يکسان است پس عدالت برقرار مي‌شود و ديگر اختلافي وجود ندارد وفقط رقابت باقي مي ماند. پس بايد زمينه هاي اتحاد را به وجود بياوريم.

-سخن و توصيه‌ي پاياني را بفرماييد.

توصيه پاياني من اين است که مردم به مطالبه گري قانوني، علمي و اخلاق مدارانه حول محور صيانت مجدد و پايدار اسب در قسمت توليد اصلاحي توسط وزارت جهاد کشاورزي و دستگاه هاي ذيربط از جمله مراکز تحقيقات علوم دامي و مرکز اصلاح نژاد بپردازند. دوم اينکه در انجمن ها هرچه زودتر عضويت پيدا کنند و شروع کنند به خواست اساسي در اين مورد که ديتابيس هرچه سريع تر بيرون بيايد و روند تبيين مانيفست تست هاي ورزشي و همزمان توليد اصلاحي را خواستار شوند. اين مطالبه‌گري نياز اصلي هر مالکي است. مالک نمي تواند فقط بگويد اسب من زيباست يا من از اين اسب خوشم مي‌آيد. در اصطلاح مي گويند اسبي که پا ندارد و توان حرکتي ندارد اسب نيست؛ اسبي که سم ندارد اسب نيست؛ پس ما بايد حرکت و سوارکاري اسب را مدنظر قرار دهيم و هر مالکي بايد تن به اين حرکت بدهد حتي اگر فقط براي زيبايي اسب را نگه مي دارد. چون در طول تاريخ پدران ما و حتي در دنيا، هيچ وقت کلمه اي به عنوان جشنواره و اسبواره زيبايي اسب وجود نداشته در تمام دنيا اگر براي پرنده و سگ و گربه و ديگر حيوانات وجود داشته، اما براي اسب هيچ گاه وجود نداشته چون صرفاً در گذشته مردم از اسب يا يک اسب جنگي را انتظار داشتند يا چاپار يا اسبي که معيشتي و اسب کار باشد. زيبايي براي آنها در درجه دوم بوده است پس در نتيجه لزومي نداشته که زيبايي اسب ها را با هم مقايسه کنند. اسبي که پا داشت ارزشمند است. بنابراين ما نه تنها اسير اين فرهنگ وارداتي به نام جشنواره هاي زيبايي نبايد باشيم بلکه خودمان آن را جهت دهيم. محصولاتي که در اسبواره و جشنواره و مسابقات زيبايي اسب است بايد يک محصولي باشد که از تست هاي پرفورمنس يا تست هاي ورزشي گذشته باشد. اگر غير از اين بود قطعاً ما شکست اقتصادي مي خوريم شکست اقتصادي يعني نااميدي مالک مخصوصاً در اين بحران اقتصادي.